Samstag, 14. November 2009

مشخصات دژخيم جواد ابراهيمي ضارب دختر جوان در 13 آبان



گفتگوی پدر احسان فتاحیان باVOA



وضعیت بد جسمی و ناراحتی قلبی شبنم دانشجوی دختر دربند

شبنم مددزاده نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت و دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم که مدت 268 روز است که در زندان اوین به سر می‌برد در طول زندان دچار ناراحتی قلبی شده است.

به گزارش واحد زندانیان مجموعه فعالان حقوق‌بشر در در ایران با وجود این‌که شبنم مددزاده چندبار به بهداری زندان مراجعه کرده است با عدم رسیده‌گی پزشکی بهداری زندان اوین مواجه شده است و مسئولان زندان هیچ ترتیبی برای درمان وی اتخاذ نمی‌کنند. این در حالی است که در مورد وضعیت سلامتی وی محل نگرانی عمیق وجود دارد.

شبنم مددزاده، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم و نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت در اسفندماه سال 87 در مسیر دانش‌گاه، از سوی نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به زندان اوین انتقال یافت. وی به مدت 7 ماه در بند 209 زندان اوین به سر برد که 3 ماه آن در سلول انفرادی بوده است. وی از شهریورماه به بند عمومی زندان اوین منتقل شده است.

تا کنون چهار بار با کارشنکی مسئولین قضایی تاریخ محاکمه‌ی وی با وجود اعلام قبلی به تعویق افتاده است.

Donnerstag, 12. November 2009


مکارم شیرازی:نگران حمله خارجی‌هانسیتم،نگران اعتراضات داخلی هستم

مکارم شیرازی:امروز کشورهای خارجی دست به دست هم داده‌اند و روز به روز متحدتر می شوند؛ تصور نکنیم نخستین و آخرین مشکل آن‌ها با ما مساله انرژی هسته‌ای است که باید حل کنیم، آن‌ها هر روز بهانه‌ تازه‌ای می‌تراشند.نگران حمله خارجی‌هانسیتم،نگران اعتراضات داخلی هستم

آخوند مکار شیرازی: هیچ عاقلی وحدت با مخالفان نظام،‌ رهبری، قانون اساسی و فریب‌خوردگان غربی را نمی‌پذیرد.

به گزارش رسانه حکومتی:مکارم شیرازی در دیدار با هیئت رئیسه جبهه پیروان خط امام و رهبری با اشاره به گزارشی که از سوی عسگراولادی و محمدرضا باهنر ارائه شد، گفت: این گزارش شما حکایت از دلسوزی، محبت و آینده نگری نسبت به انقلاب دارد.
وی به وحدت صفوف اشاره کرد و گفت: وحدت خلاف آن چه در برخی مطبوعات می‌نویسند این نیست که ما با اغتشاشگران دست بدهیم؛ زیرا هیچ عاقلی وحدت با مخالفان نظام، رهبری، قانون اساسی و فریب خوردگان غربی را نمی‌پذیرد.

وی گفت:: دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بسیار خوب بود؛ اما برخی مشکلاتی را هم به دنبال داشت که باید برطرف شود.

مکار شیرازی گفت:: بسیاری از مسائل دنیا به گونه‌ای است که خار وگل به هم آمیخته‌اند، مهم این است که ماهرانه گل بچینیم تا خار به دستمان نرود و ماهرانه از کندو عسل بیرون آوریم تا نیش زنبور به دست ما نخورد.

وی گفت: هم‌اینک دو مشکل بزرگ پیش روی داریم و هر قدر این دومشکل مهم باشد؛ ولی با عظمت ملت و انقلاب ما قابل حل است و می‌توانیم بر این دومشکل پیروز شویم.

وی تهدیدهای خارجی و مشکلات اقتصادی را دو مشکل مهم کشور دانست و اظهار داشت: امروز کشورهای خارجی دست به دست هم داده‌اند و روز به روز متحدتر می شوند؛ تصور نکنیم نخستین و آخرین مشکل آن‌ها با ما مساله انرژی هسته‌ای است که باید حل کنیم، آن‌ها هر روز بهانه‌ تازه‌ای می‌تراشند.

وی گفت: تا زمانی که تسلیم خارجی‌ها نشویم با ما مشکل خواهند داشت و حتی اگر مسأله انرژی هسته‌ای برای آن‌ها حل شود باز آن‌ها مسأله حقوق بشر، آزادی مطبوعات، ‌آزادی زندانی‌ها را پیش خواهند کشید و حرف آخرشان این است که باید اسراییل را به رسمیت شناخت و همچنین منافع آن‌ها را در منطقه حفظ کرد؛ بنابر این باید هوشیار باشیم و هرگز تسلیم خواسته‌های آن‌ها نشویم.

مکارم شیرازی گفت: نکند روزی پیش آید و بگویند سخن از وحدت واقعی فتنه است؛ زیرا براساس روایات وارده در آخر زمان معروف و منکر جای هم را تغییر می‌دهند، این که سخن از وحدت را فتنه بدانیم مفهومش این است که ما اختلاف را نعمت می‌دانیم؛ در حالی که هیچ عاقلی این سخن را نمی‌پذیرد.

وی به روش وحدت اشاره کرد و اظهارداشت: باید بدانیم که در انتخابات بسیاری از وفادارن به نظام و انقلاب حضور یافتند و اینان هرگز مخالف انقلاب و نظام نیستند و باید با آن‌ها وحدت داشته باشیم و سوء تفاهم‌ها برطرف شود.

وی تاکید کرد: من هرگز نگران حمله خارجی‌ها و پیامدهای هدفمند کردن یارانه‌ها نیستم تنها تنش داخلی(اعتراضات مردمی) من را نگران می‌کند؛ اگر این تنش وجود نداشته باشد همه مشکلات قابل حل است.


وی در پایان گفت: امیدوارم سعی کنید و دست به دست هم دهید و درباره وحدت شفاف و روشن سخن بگویید و مراد خود را به خوبی از وحدت و اصول آن بیان کنید و طوری شود که دیگر نگران تنش داخلی نباشیم.

افشای شيوه های كار شبكه خارج كشوری وزارت اطلاعات رژیم



افشای شيوه های كار شبكه خارج كشوری وزارت اطلاعات رژیم

گزارش دریافتی :

يك مقام وزارت اطلاعات حكومت اسلامي كه اخيراً به اروپا پناهنده شده است در يك افشاگري بي سابقه اعلام كرد كه در معاونت هاي ده گانه وزارت اطلاعات واحدهايي وجود دارد كه مأموريتشان ايجاد هسته هاي تحت كنترل در درون اپوزيسيون خارج ازكشور است. به گفته اين مأمور كه خواست ناشناس بماند، وزارت اطلاعات مطالبي راكه براي ايجاد توازن ميان جناحهاي نظام لازم دارد به له يا عليه يكي از شخصيتهاي بلندپايه نظام، يا جناحهاي آن، از طريق اين هسته ها در خارج از كشور مطرح مي نمايد.

وي در بين اين واحدهاي معاونت اپوزيسيون از واحد خامنه اي، رفسنجاني، خاتمي و... نام برد. او در تعريف وظايف اين هسته هاي تبليغاتي در خارج از كشور گفت: « اينها افراد، گروهها و رسانه هايي هستند كه از طرف وزارت (اطلاعات) مورد پشتيباني محتوايي، مالي و تداركاتي قرار مي گيرند تا برعليه يكي از جناحها يا شخصيتهاي حكومت اسلامي تبليغ كنند. افراد بايد از طريق انتشار، سخنراني، مصاحبه، حضور در مجالس، تلفن بر روي كانالهاي راديويي و تلويزيوني و غيره عمل كنند. رسانه ها بايد خط ديكته شده و توافق شده را پيش برند و در انتخاب موضوعات، اخبار، مطالب، افراد، برنامه سازان به مسير تعيين شده توجه كنند. سازمانها و گروهها نيز بايد در اطلاعيه ها و انتشارات خود، سايتهاي اينترنت، جلسات و سخنراني خطوط ديكته شده را پيش ببرند ». وي اضافه مي كند: « ما افرادي را در خارج از كشور داريم كه كارشان عبارتست از تماس با چهره هاي سرشناس اپوزيسيون و خود را پيرو و يا هوادار آنها نشان دادن. آنها بايد اين نزديك شدن را به طور فعال انجام دهند و با تعريف و تمجيد از آن شخصيت تماسهاي فردي با وي برقرار كرده و بباورانند كه با نيت خوب و جهت مبارزه با حكومت اسلامي عمل مي كنند. سپس بتدريج ضمن كشف افكار، عقايد، روانشناسي فردي، روابط و شبكه هاي همكاري اين شخصيت اطلاعات را به وزارت بفرستند و در مقابل دستورات وزارت را در رابطه با اين شخصيت بكار گيرند ».

اين مأمور ادامه مي دهد: « ما از طريق برخي افراد كه با ما همكاري دارند جمع كثيري از ايرانيان خارج از كشور را تحت اختيار داريم، بدين ترتيب كه مأمور با افرادي چند در تماس است از آنها كسب اطلاع مي كند و به آنها خط مي دهد، آنها را بر له يا عليه كسي يا جرياني تحريك مي كند و يا براي توزيع يك شايعه از آنهااستفاده مي كند ».

او مي گويد: « ما آنچه را كه بعنوان موضوع عمده براي رسانه هاي خارجي بايد مطرح شود تعيين مي كنيم، در هر زمان از طريق امكانات رسانه هاي در اختيار خود، يك موضوع را مطرح كرده و سپس از شبكه خود به اين جريان دامن مي زنيم. با تلفن هاي مختلف به راديو و تلويزيونها اين موضوع را بصورت پرسش يا طرفداري و يا انتقاد مطرح كرده و آن رسانه يا آن برنامه ساز را وادار مي كنيم كه به واكنش بپردازد ».

وي سپس اضافه مي كند: « كار جذب ايرانيان از طريق واحدهاي مربوط به سفارتخانه ها در هر كشور انجام مي شود و فقط در آمريكا اين كار بعهده افراد مشخصي است. پس از آنكه فرد شناسايي شد بسته به اينكه به ايران رفت و آمد داشته باشد يا خير كارها تنظيم مي شود. معمولاً كار جذب افرادي كه به ايران مي روند و مي آيند بسيار ساده است و ريششان راحت در گرو مي باشد. در مورد ساير ايراني ها نيز از طرق مختلف اقدام مي شود از جمله بوسيله دوست و آشناي آنها و شناخت از زندگيشان، نيازهايشان، مشكلاتشان و تمايلاتشان اين كار انجام مي شود ».

اين شخص ادامه مي دهد: « افراد، رسانه ها و تشكيلات متعلق به وزارت (اطلاعات) وظيفه دارند كه در زمانهاي معمول به كار خود بپردازند و نقش رسانه هاي يا بيطرف و يا مخالف نظام را ايفا كنند. البته مخالف آن بخش از نظام كه تعيين و تعريف شده است. در اين مواقع عادي هدف فقط پيش بردن اهداف كلي نظام است، يعني دوركردن افكار از نوع مبارزه راديكال از يكسو و مانع از شكل گيري يك خط متحدساز شدن از طرف ديگر. آنها به اين دو وظيفه كلي ادامه مي دهند تا در مواقع خاص مأموريت هاي مشخص داده شود. در آن زمان اين نيروها بايد به آن مأموريت بپردازند و از امكانات خود براي احراز آن استفاده كنند.» وي درباره اين مأموريت ها توضيح مي دهد: « مثلاً آنكه برعليه فلان جريان اپوزيسيون يا يك تشكيلات و يا يك شخص وارد عمل شوند و اجازه ندهند كه اين جريان يا شخصيت مطرح شود و پا بگيرد، معمولاً جريان اينطورست كه خط اصلي توسط تهران تعيين مي شود و يكي از رسانه های شبكه وزارت، آنرا مطرح مي سازد، بلافاصله وسايل ارتباطي ديگر شبكه و يا افراد درون آن كار خود را آغاز كرده و اين خط را به پيش مي برند. همه ابزارها به كار گرفته مي شود: مطبوعات، اينترنت، راديوها، تلويزيونها، تلفن و ارتباط فردي، تشكيل جلسه و سخنراني، گردهمآيي و سمينار و امثالهم و غيره. همه راهها مجازند به شرط آنكه خط را به پيش برند و تبليغات را تقويت كنند. هدف اشغال صحنه توسط موضوعات مورد نظر وزارت است »..

او هم چنين مي گويد: « از دانشجويان بورسيه حداكثر استفاده مي شود، آنها در هر سفر به ايران جلسات ويژه دارند و تخليه اطلاعاتي شده و توجيه مي شوند. علاوه بر اين، گزارش ماهيانه بايد بدهند و يا گزارش ويژه اگر لازم باشد. از همسران دانشجويان بورسيه براي نفوذ به خانواده هاي ايرانيان مقيم هر كشور استفاده مي شود. مأموريت هايي مانند تلفن زدن به رسانه ها نيز با آنهاست. بعضي حتي دوره آموزشي قبل از اعزام طي كرده اند. در زمان حضور در هر كشور نيز گزارش هاي ويژه داراي ارزش حتي پاداش دريافت مي كنند. هر چند زوج دانشجوي بورسيه تحت نظر يك مسئول اداره مي شود كه معمولاً با سفارت و يا مستقيم با تهران در ارتباط است ».

اين مأمور سپس ميافزايد: «پر كردن صحنه تبليغاتي و رسانه هاي خارج از كشور يك كار هماهنگ ميان وزارت (اطلاعات) و وزارت خارجه و نيز چند سازمان دولتي ديگر مانند سازمان تبليغات (اسلامي) است. بودجه آن از طريق چندين منبع از جمله دفتر ولي فقيه و نيز بودجه ويژه اي كه ظاهراً برادر رفسنجاني اداره مي كند تأمين مي شود. چندين رابط در لندن كار توزيع اين بودجه را در اروپا بعهده دارند و يك رابط در امارات نيز برخي ديگر از اين افراد و رسانه ها را مورد حمايت مالي قرار مي دهند. در دبي در پوشش يك شركت تجاري اين كارها صورت مي پذيرد ».

او مي گويد: « چندين مورد بوده كه پورسانتاژهاي حق واسطه گري براي معاملات انجام شده توسط فلان شركت خارجي در ايران به حساب رابط ها در خارج از كشور ريخته شده است. هدف آنست كه رد كمتري از جانب دولت ايران در اين بده بستانها به جاي گذاشته شود. مواردي از حمل بسته هاي ترياك در كيفهاي ديپلماتيك بوده كه در خارج از طريق رابطها به عنوان پاداش به همكاران شبكه داده مي شود ».

اين فرد سپس مي افزايد: « در داخل وزارت مخابرات واحد كنترل تلفنها روزانه هزاران مكالمه را كه از طريق كارتهاي مخصوص و شماره هاي مخصوص انجام مي شود مورد شنود قرار مي دهد. اين واحد در واقع متشكل از مأموران سپاه وزارت اطلاعات است كه به كنترل شماره هايي مي پردازد كه از كارتهاي شركتهاي ساخته وزارت اطلاعات در خارج استفاده مي كنند. چند شركت كه توسط آقازاده ها مورد سرمايه گذاري قرار گرفته به ترمينالهاي اين واحد كنترل در ايران وصل هستند و تمامي استفاده كنندگان از كارتهاي آنها مورد شناسايي و شنود قرار مي گيرند ». او هم چنين اضافه مي كند: « شناسايي مخالفان فعال در خارج از كشور و تهيه پرونده از آنها جزو وظايف اوليه شبكه است و آنها چندين كارشناس كامپيوتر براي اين منظور به خارج از كشور ارسال داشته اند»

Mittwoch, 11. November 2009


حتی اجازه نداد٬ مزدوران چهارپايه را از زير پايش بكشند

گرامی باد ياد احسان فتاحيان

زندان سنندج امروز صحنه يك واقعه سياسي مهم بود. در يكطرف جلادان و تيم قاتلين و كوماندوهاي اعدام صف كشيده اند و در طرف ديگر يك انسان آزاده و آزاديخواه٬ يك فعال سياسي ٬ يك معترض و مبارز عليه حكومت جنايتكار اسلامي٬ احسان فتاحيان .
همه درها و پنجره ها را بسته اند٬ تا صداي اعتراض هزاران و ميليونها نفر به اين سبعيت و وحشيگري به گوش كسي و بويژه به گوش احسان نرسد. به احسان حتي اجازه نميدهند٬ آخرين بار والدين و خانواده اش را ملاقات كند. جلادان از مردم ميترسند. رهبرشان لاريجاني٬ نامه سربسته به والدين احسان ميدهد و در آن حكم اعدام را امضا ميكند و همين را نيز جرات نميكند ٬ به كسي بگويد. و تانك و نيروهاي مسلح اشان را در مقابل در زندان آورده و با دستپاچگي و دروغپراكني٬ سعي ميكنند مردم معترض و منزجر و خشمگين را آرام كنند.
رئيس زندانشان٬ به دروغ به يك رسانه اعلام ميكند كه اعدامي در كار نيست و در خفا ٬ احسان را به ميدان اعدام ميبرند.
اينجا زانوي جلادان است كه ميلرزد و احسان با قامتي افراشته وارد اين ميدان ميشود و آخرين حرفش اينست كه اجازه نميدهد دستهاي كثيف جلادان او را لمس كند و اجازه نميدهد كه چهارپايه را جلادان از زير پايش بكشند. او خود را از بالاي چهارپايه رها ميكند و با مرگش سند محكوميت حكومتي را صادر ميكند كه جنايتكارو درنده و وحشي است. او با اين كار خود نمايندگي نفرت ميليوني مردم را ميكند كه از اين دولت و از جلادان و دست اندركاران اين حكومت نفرت دارند.
احسان در اين صحنه٬ با شجاعت و قهرمانانه نمايندگي ميليونها مردمي را ميكند كه عليه اين حكومت به ميدان آمده وفرياد زده اند : توپ و تانك و مسلسل و بسيجي و اعدام و جنايت ديگراثر ندارد. . بايد بساط كثيف اتان را جمع كنيد و برويد.
در زندان سنندج امروز ياران احسان مراسمي به ياد او و در گراميداشت او برپا كردند.
كميته بين المللي عليه اعدام ٬ به همه كسانيكه براي نجات جان احسان تلاش كردند٬ درود ميفرستد و از همگان دعوت ميكند با برپايي مراسم و ميتينگ و تظاهرات ياد احسان فتاحيان را گرامي بدارند.
در همه جا در ايران و در دنيا با برپايي مراسم و ميتينگ ٬ ياد احسان فتاحيان را گرامی ميداريم.

زنده باد ياد عزيز احسان فتاحيان
سرنگون باد حكومت جنايتكار اسلامی

یک باردیگر جمهوری ترس و ستم ولایت فقیه جوانی را به دار آویخت

یک باردیگر جمهوری ترس و ستم ولایت فقیه جوانی را به دار

هرگز از مرگ نهراسیده ام

اگرچه دستانش از ابتذال شکننده تر بود

هراس من باری همه از مردن در سرزمینی است

که مزد کور کن

از آزادی آدمی

افزون تر باشد

"احمد شاملو"



یک باردیگر جمهوری ترس و ستم ولایت فقیه جوانی را به دار آویخت تا شاید چند روزی بیش تر بر بقای خود بیافزاید.

احسان فتاحیان در سحرگاه چهارشنبه بعد از انتشار اخبار ضد و نقیض فراوان از سوی حاکمیت و نیز ایجاد فضای امنیتی بسیار شدید مبتنی بر رعب و وحشت در سنندج به جرمی ناکرده به دار آویخته شد، به گونه ای که خانواده احسان نیز تا آخرین دقایق و حتی بعد از اجرای حکم هنوز در انتظار گشایشی در کار ناکرده ی فرزندشان بودند.

از سوی دیگر رفتار ریاکارانه ی مسوولان دستگاه قضایی و سازمان زندانها نیز خود دلیل دیگری است بر ترس و وحشت این رژیم پوسیده ی اسلامی! امیدهایی در دل همه ی انسان دوستان و مخالفان اعدام ایجاد شد، غافل از اینکه این حکومت یک بار دیگر با توسل به سیاست نخ نما و پوسیده ی فریب افکار عمومی می خواهد به آنچه که در سر دارد برسد و آن نیز چیز نبود مگر بستن دهان و گرفتن جان جوانی که جویای آزادی است.

گفته اند آزادی را به بها می دهند و نه به بهانه، واحسان فتاحیان چه سنگین بهایی برای آزادی فردای این سرزمین پرداخت کرد تا در فردا ها ی روشنی که پیش روی این ملت است سهیم باشد، آنهم به بهای شیرین ترین و عزیز ترین داشته هایش.

بدون شک احسان ها ی دیگری در انتظار بوسه ی حلقه ی دار بر گلوگاه خود هستند، و دیو خون خوار ولایت نیز چون ضحاک تشنه به خون این جوانان از جان گذشته برای بقای بیشتر و بیشتر خود است.

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در همین راستا از کلیه انسانهای آزاد اندیش و آزادی خواه سراسر گیتی تقاضا دارد تا با تنویر افکار عمومی جهان نسبت به آنچه که در داخل ایران در حال وقوع است ما را در رهایی عزیزانی که به جرم دانایی و پرسیدن زندانی شده و مرگ را در انتظار نشسته اند.

هم چنین کمپین قدردانی می کند از تمامی رسانه ها و افرادی که در طی چند روز گذشته برای رهایی احسان تلاش کرده و به انعکاس اخبار مربوط به این موضوع پرداختند.



کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

21 نوامبر 2009

هنوز از محل بازدشت تعدادی از دستگیر شدگان13 آبان خبری در دست نیست

هنوز از محل بازدشت تعدادی از دستگیر شدگان13 آبان خبری در دست نیست

بنابه گزارشات رسیده ،خانواده های دستگیر شدگان 13 آبان صبح امروز در مقابل دادگاه انقلاب به تجمعات اعتراضی خود ادامه دادند. آنها خواستار اطلاع یافتن از وضعیت و شرایط ، محل بازداشت و آزادی فوری وبی قید وشرط عزیزانشان هستند.
خانواده های دستگیر شدگان 13 آبان روز چهارشنبه 20 آبان ماه از حوالی ساعت 09:10 برای پیگیری وضعیت و شرایط و محل بازداشت عزیزانشان به دادگاه انقلاب مراجعه کردند و نسبت به ادامه بازداشت آنها دست به تجمع اعتراضی زدند.
در حال حاضر از وضعیت و شرایط بیش از 60 نفر از بازداشتیهای 13 آبان هیچ خبری در دست نیست. تعدادی زیادی از خانواده ها هنوز از محل بازداشت عزیزان خود اطلاعی ندارند.خانواده ها برای اطلاع یافتن از محل بازداشت عزیزانشان و وضعیت و شرایط آنها هر روز از صبح تا پایان وقت اداری در مقابل دادگاه انقلاب تجمع می کنند. آنها در نگرانی شدیدی بسر می برند. علاوه بر خانواده های دستگیر شدگان 13 آبان تعداد زیادی از خانواده های دستگیر شدگان ماه های اخیر در مقابل دادگاه انقلاب دست به تجمع اعتراض زدند. مسئولین دادگاه انقلاب وقتی که با خشم خانواده های مواجه شدند برای آرام کردن آنها برای 16 نفر از دستگیر شدگان 13 آبان قرار کفالت صادر کردند
به خانواده ها گفته شده که پرونده عزیزانشان در شعبۀ 2 بازرپرسی امنیت است . وقتی که آنها با این شعبه تماس می گیرند و محل بازداشت و شرایط و وضعیت عزیزان خود را جویا می شوند به آنها جواب مشخصی داده نمی شود و فقط وعده های دروغین به آنها داده می شود.
خانواده ها اعلام کرده اند که تا آزادی بی قید وشرط تمامی عزیزانشان هر روز در مقابل دادگاه انقلاب به تجمعات اعتراضی خود ادامه خواهند داد. آنها همچنین نسبت به گرفتن اعترافات زیر شکنجه و پرونده سازی و تشکیل دادگاههای فرمایشی علیه عزیزانشان هشدارمیدهند .تعداد خانواده های که در درون و بیرون از دادگاه انقلاب تجمع کرده بودند بیش از 70 نفر تخمین زده می شد.
از طرفی تعدادی از دستگیر شدگان هنگام دستگیری مجروح بودند و گفته می شود که تعدادی از آنها به زندان خورین – ورامین منتقل شده اند.زندان خورن –ورامین شرایطی مشابهی با اردوگاه مرگ کهریزک را دارا است . کسانی که از این زندان نجات یافته اند و در زندانهای مختلف بودند شرایط آنجا را وحشتناک توصیف می کنند.

اسامي تعدادي از بازداشت شده ها ی 13 آبان که تا به حال اسامی 63 نفر آنها را به سازمانهای حقوق بشری ارسال نمودیم جهت اطلاع عموم انتشار میدهیم.

1-نرگس قناعت 28 ساله در مطهري بازداشت شده
2- ناهيد كريمي 31 ساله در هفت تير بازداشت شده
3- مهديه غفاري 25 ساله در زند بازداشت شده
4- مهناز ذوالفقاري 28 ساله و متاهل در ولي عصر بازداشت شده
5- عرفان نصيري 34 ساله در هفت تير بازداشت شده
6- پويا رحيمي 21 ساله در مطهري بازداشت شده
7- محمد اسماعيلي 26 ساله و متاهل در هفت تير بازداشت شده
8- نويد جهاني 26 ساله در زند بازداشت شده
9- علي اسماعيل زاده توسط لباس شخصي ها در هفت تير بازداشت شده
10- امين يوسف پور 30 ساله در طالقاني بازداشت شده
11- حسين عسگري مقدم 20 ساله در ولي عصر بازداشت شده
12- مهرداد علي داري 30 ساله در هفت تير بازداشت شده
13- محمدرضا شيباني 22ساله در مطهري بازداشت شده
14- مهدي نعمتي 29 ساله در هفت تير بازداشت شده
15- آرش جعفري 27 ساله در ولي عصر بازداشت شده
16- فرزين امير احمدي 33 ساله و متاهل در زند بازداشت شده
17- شايان رجبي 20 ساله در هفت تير بازداشت شده
18- امير رضا طباطبايي 24 ساله در هفت تير بازداشت شده

دستگیر شدگان 13 آبان در معرض خطر جدی شکنجه بازجویان سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات قرار دارند.بازجویان برای توجیه بازداشت دستگیر شدگان، آنها را در زیر شکنجه های غیر انسانی و قرون وسطائی قرار میدهند تا وادار به اعتراف کنند. اعترافات آنها را برای پرونده سازی بکار می برند. تا در دادگاههای فرمایشی برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه به احکام سنگین و غیر انسانی محکوم نمایند.سیاست سرکوب و شکنجه و پرونده سازی و محکومیتهای سنگین را علی خامنه ای ولی فقیه تعیین می کند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نسبت به خطر جدی شکنجه و پرونده سازی و صدور احکام سنگین علیه دستگیر شدگان 13 آبان هشدار میدهد و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه شکنجه و دستگیریهای خودسرانه می خواهد برای نجات جان دستگیر شدگان اقدام فوری نمایند.
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
20 آبان 1388 برابر با 11 نوامبر 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر

Montag, 9. November 2009

پس از سه سال، راه اندازی مجدد بند زندانیان سیاسی در زندان اوین


پس از سه سال، راه اندازی مجدد بند زندانیان سیاسی در زندان اوین

اکثر زندانیان سیاسی زندان اوین طی روز جاری به بند 350 این زندان منتقل شدند.
روز جاری به دستور حفاظت اطلاعات زندان اوین، پس از گذشت سه سال از انحلال بند سیاسی در این زندان بار دیگر با انتقال دسته جمعی زندانیان سیاسی از سالنهای مختلف اندرزگاههای 7 و 8 این زندان به بند 350، بند سیاسی - امنیتی در این زندان دایر شد.

این بند که با شرایط محدود کننده ای تا ابتدای سال 86 محل نگهداری زندانیان عقیدتی بود با روی کار آمدن "صداقت" به ریاست این زندان منحل و زندانیان در بندهای مختلف زندان پراکنده شدند، اکنون و پس از سه سال با افزایش تعداد زندانیان سیاسی در این زندان مجدداً بند مذکور از امروز بند عمومی و اصلی نگهداری زندانیان عقیدتی تلقی می شود.

لازم به ذکر است به غیر از تعداد معدودی از زندانیان عقیدتی و همچنین بازداشت شدگان 13 آبان ماه، قاطبه زندانیان عقیدتی در بند 350 زندان اوین در شرایط امنیتی و محدود کننده ای نگهداری میشوند.

پیشتر مجموعه فعالان حقوق بشر گزارشاتی را در خصوص امنیتی شدن زندان اوین و فعال تر شدن حفاظت اطلاعات این زندان در امور مدیریتی منتشر کرده بود.

منبع خبر : خبرگزاری هرانا



عکس:مزدور هفت تیر به دست 13 آبان شناسایی شد

مزدور تفنگ به دست 13 آبان در تصویر شناسایی شد این مزدور مفت خور وطن فروش فرزند سردار حق طلب،گماشته جیره خوار خامنه ای است....