Samstag, 24. Oktober 2009


رژیم ایران احتمالا معامله اورانیوم را بشکست میکشاند تا بهانه داشته باشد


ارزیابی کارشناسان امور ایران: جمهوری اسلامی احتمالا
معامله اورانیوم را بشکست میکشاند تا بهانه داشته باشد.

همدمی:علی اصغر سلطانیه که پیشتر به آژانس بین المللی انرژی اتم گفته بود که ایران برای ارائه پاسخ خود در مورد غنی سازی اورانیوم مورد نیاز خویش مهلت بیشتری می خواهد و پاسخ خود را در اواسط هفته (چند روز دیگر) خواهد داد، در مصاحبه ای که امروز (شنبه دوم آبان ماه 1388- 24 اکتبر 2009) در تهران انتشار یافت، اعلام کرد که هیچ ضرب الاجلی به ایران داده نشده و اظهارات محمد البرادعی در مورد آن که همه کشورهای پاسخ خود را تا روز جمعه (دیروز) ارائه دهند، جنبه درخواست داشته و تعهدی ایجاد نمی کرده است.
ایالات متحده اعلام داشته که اگر ایران می خواهد به بررسی جوانب مختلف معامله پیشنهادی ادامه دهد، از نظر دولت واشنگتن مانعی ندارد؛ ولی مسلم آن است که آمریکا تا ابد در انتظار پاسخ نخواهد ماند. خبرنگار آزاد از تهران گزارش می دهد که هدف تاکتیک هائی که جمهوری اسلامی در پیش گرفته آن است که گفتگوها تا آن جا که ممکن است به درازا بکشد و یک نزاع جدید در مورد غنی سازی 20 درصدی اورانیوم به وجود آید که موضوع اصلی (توقف کامل فعالیت های غنی سازی اورانیوم در داخل ایران) را به دست فراموشی بسپارد.

«رژیم دنبال بهانه ای است که غنی سازی را
حتی از 5ر3 درصد به 20 درصد و بیشتر بکشاند»
سلطانیه که نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتم است و دور مذاکرات فنی در مورد سوخت مورد نیاز کوره اتمی امیرآباد، با او در وین به عمل آمد، در مصاحبه امروز با خبرگزاری ایسنا گفت: «ما باید همه ابعاد فنی و حقوقی این موضوع را به طور کامل بررسی کنیم».
سلطانیه ابراز خوشنودی کرد از این که مذاکرات از اختیار کشورهای 1+5 بیرون آمده و به آژانس بازگشته است. ولی آگاهان می گویند که گفتگوها در وین جنبه کاملا فنی داشت و از این رو در وین (مقر آژانس) برگزار شد و ریاست هیات نمایندگی ایران را به جای سعید جلیلی، سلطانیه به عهده گرفت.
با این همه، برخی منابع آگاه در تهران بر این باورند که هم اکنون مباحثه شدیدی بین دو جناح حکومت جریان دارد که یک جناح خواهان رسیدن به نوعی توافق با جامعه جهانی است و جناح دوم بر این باور است که هرگاه مساله تامین سوخت کوره امیرآباد حل شود، کشورهای 1+5 به موضوع اصلی که همانا قطع کامل برنامه های اتمی ایران است باز می گردند و فشارها و هشدارها از سر گرفته می شود.
گرچه سلطانیه و چند مقام دیگر حکومت ادعا کردند که اگر دنیا از فروش اورانیوم با غلظت 75ر19 درصد به ایران خوددداری ورزد، خود ایران آن را تولید خواهد کرد، دولت تهران برای انحراف مذاکرات از مسیر اصلی و نشان دادن نوعی نرمش ظاهری که موجب به تعویق افتادن و یا منتفی شدن تحریم های شدیدتر و حتی حمله نظامی شود، مساله خرید اورانیوم از روسیه و فرانسه را مطرح ساخت.

فردا: بازرسی مرکز اتمی فردو؛
پس فردا: نطق اوباما خطاب به ملت آمریکا
برخی آگاهان ارزیابی می کنند که ایران پس از وقت کشی های بسیار که ممکن است چند هفته یا چند ماه به درازا بکشد، بالاخره معامله بر سر خرید اورانیوم بیست درصدی از روسیه و فرانسه را به بن بست خواهد کشاند تا بهانه ای داشته باشد به غنی سازی، حتی فراتر از 5ر3 درصدی که برای سوخت نیروگاه بوشهر مورد نیاز است، به صورت علنی ادامه دهد و در راه رسیدن به بمب اتمی گام مهم دیگری بردارد.
سلطانیه تامین سوخت کوره امیرآباد را یک "پروژه انسان دوستانه" نامید. ولی در راه معامله بر سر آن، بسیاری از سران حکومت بر این باورند که نباید از 1500 کیلوگرم اورانیومی که غنی شده صرفنظر کنند. تارنمای تابناک در این رابطه نوشت: « اما حفظ و نگهداری اورانیوم تولیدی کشورمان در درون کشور، امری مهم است که دولتمردان ایرانی باید به این موضوع آگاه باشند».
سلطانیه از آن چه که «لزوم اعتماد سازی از جانب دنیا نسبت به ایران" نامید سخن گفت – و این در حالی که خود رژیم ایران است که از نخستین روزهائی که پروژه اتمی را آغاز کرد، به پنهانکاری و فریب پرداخت که هنوز همچنان ادامه دارد و آخرین مورد آن احداث مرکز اتمی جدید در فردو در نزدیکی قم می باشد.
قرار است فردا (یک شنبه) بازرسان بین المللی وارد تاسیسات فردو شوند و به بررسی این پروژه بپردازند. این نخستین دیدار افراد خارجی از این تاسیسات خواهد بود که گرچه احداث آن از سه سال پیش آغاز شد، ایران تا ماه گذشته آن را پنهان نگاه داشته بود. این بازدید و بازرسی، نوعی آزمون برای میزان حسن نیت و آمادگی به همکاری از جانب جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
آژانس انتظار دارد که ایران هیچ بخشی از این تاسیسات را به روی بازرسان نبندد، همه اسناد و نقشه ها را در اختیارشان بگذارد، اجازه نمونه برداری بدهد و همچنین موافقت کند که بازرسان با دانشمندان و دست اندرکاران این پروژه به گفتگو بپردازند و با آنان پرسشهائی را در میان بگذارند.
آگاهان می گویند که بعید می نماید ایران تا این حد در شفاف کاری پیش رود.
قرار است پرزیدنت باراک اوباما روز دوشنبه این در نطقی که جنبه گزارش هفتگی به ملت آمریکا را دارد، از اتم ایران و ماجرای بازرسی فردا و همچنین پیامد نشست وین نیز سخن بگوید.

وزیر ارشد اسرائیلی: «از هدف واقعی
برنامه های اتمی ایران بسیار نگرانیم»
در اورشلیم، سیلوان شالوم معاون نخست وزیر و وزیر ارشد کابینه اسرائیل به خبرنگاران گفت: بیم آن می رود که جمهوری اسلامی بخواهد با سوء استفاده از حسن نیت جهانی و در پوشش برخی توافق های جانبی و بی اهمیت، بره برنامه های اتمی خود همچنان ادامه دهد. شالوم گفت: روز گذشته (جمعه) در همین باره تلفنی با بان کی مون دبیرکل سازمان ملل سخن گفته است. او گفت: به دبیرکل یادآوری کردم که ایران اسلامی، در همان حال که می کوشد به جنگ افزار هسته ای دست یابد، تلاش می کند نظام سیاسی کشورهای عرب همسایه را نیز دگرگون سازد و موجب هرج و مرج در خاورمیانه شود.
این وزیر ارشد اسرائیلی افزوده گفت: «ما بر این باوریم که جمهوری اسلامی هرگز از آرمان خود برای تولید بمب هسته ای دست برنخواهد داشت. آن ها در گذشته درباره قصد واقعی خود دروغ گفتند و امروز نیز همچنان به این فریبکاری ادامه می دهند و هدف های واقعی خود را پنهان می کنند».
سیلوان شالوم گفت: «نگرانی ما همچنین از آن است که حکومت ایران بدون هیچگونه بازرسی و یا فعالیت بازرسان به برنامه های خود با شتاب ادامه می دهد. به باور من، حتی دولت های ترکیه، مصر، اردن، عربستان سعودی و دیگر ممالک نیز از برنامه های اتمی ایران نگرانند، به ویژه آن که ایران هم زمان، علیه رژیم های این کشورها نیز به فتنه گری می پردازد.


قاضی فخرایی، رئیس شورای حل اختلاف یكی از شعب تهران امروز كشته شد.

روشن، بازپرس شعبه سوم جنایی تهران با تأیید این خبر به فارس گفت: در این حادثه كه به علت یك درگیری خانوادگی و تسویه حساب شخصی رخ داد 5 نفر دیگر نیز كشته شدند.

جزئیات بیشتر این حادثه متعاقباً منتشر می‌شود.

آینده نیوز

واكنش رامين به حضور كروبي در نمايشگاه مطبوعات: بايد به سلامت روان كروبي شك كرد

مشاور گفت: اگر كروبي از جايگاه خود در بين مردم بي‌اطلاع است، بايد به سلامت رواني‌اش ترديد كرد.

محمد‌علي رامين در گفت‌و‌گو با خبرگزاري وابسته به سپاه فارس در شانزدهمين نمايشگاه بين‌المللي مطبوعات و خبرگزاري‌ها، در خصوص حضور كروبي در نمايشگاه مطبوعات گفت: آقاي كروبي بايد به اين سوال پاسخ دهد كه از فتنه‌گري‌هايي كه در جامعه ايجاد كرده‌اند آگاهي دارند يا نه؟
وي گفت: آيا وي اطلاع دارد كه بعد از موضع‌گيري‌هاي ضد ملي كه در مورد مسائل بعد از انتخابات داشت، چطور چهره نوراني رژیم را در مجامع بين‌المللي خدشه‌دار كرد
وی در ادامه مهدي كروبي را يكي از عاملان اصلي مخدوش كردن چهره 40 ميليون راي‌دهنده در انتخابات دانست و گفت: كروبي بايد بداند كه جامعه به دليل سخنانش، وي را به عنوان يك فرد خيانتكار و ظالم مي‌شناسد؛ چرا كه كروبي از قانون و حاكميت طغيان كرده است.

رامين گفت: اگر كروبي از وضعيت خود در افكار عمومي بي‌اطلاع است، بايد به سلامت عقل او ترديد كرد؛ ولي اگر وي از همه واقعيات باخبر است و آگاهانه اقدام به حضور در محافل عمومي مي‌كند بايد وي و اراذل و اوباش حامي وي را مسئول تمام خسارت‌ها و پيشامدهايي كه اتفاق مي‌افتد، دانست.
وی گفت: هم رسانه‌ها و هم سياستمداران و دستگاه‌هاي امنيتي بايد اين گونه افراد را از صحنه سياسي كشور حذف كنند و قوه قضائيه هم بايد اقدام مقتضي را در اين خصوص انجام دهد.
وي در پايان گفت: مسئولان انتظامي كشور بايد در رابطه با عناصر اغتشاشگر كه موجب فتنه در كشور شدند، اقدامات نظارتي و كنترلي مناسب را اجرا كند.
============
مصدوم شدن کروبی در نمایشگاه مطبوعات

عصرایران - دیدار کروبی از نمایشگاه مطبوعات ، با حمله "برخی افراد"به وی و ضرب و شتم او ناتمام ماند.


به گزارش خبرنگار عصرایران ، همزمان با ورود کروبی به نمایشگاه ، اکثر حاضران در مصلای تهران به سمت درب ورودی حرکت کردند و لحظاتی بعد ، هواداران و مخالفان کروبی شعارهایی علیه همدیگر سر دادند.


در این بین ، عده ای نیز به سمت کروبی حمله و با پرتاب اشیائی ، او را مصدوم کردند به طوری که پیشانی کروبی زخم سطحی برداشت.


مهاجمان همچنین عمامه او را از سرش به زیر انداختند و با شعارهایی مانند "دروغگو برو بیرون" و " مرگ بر منافق" به حملات خود ادامه دادند به گونه ای که یکی از محافظان کروبی سلاح کمری اش را از غلاف بیرون کشید.

نکته قابل توجه این که در بین مهاجمان ، مسوولان برخی رسانه ها و سایت های یک جریان سیاسی خاص نیز وجود داشتند.


در این میان حامیان کروبی نیز با شعارهایی مانند "درود بر كروبي"، "كروبي زنده باد موسوي پاينده باد"، "يا حسين ميرحسين" ،""بسیجی واقعی همت بود و باکری" به حمایت از این چهره سیاسی پرداختند و دو طرف برای دقایقی به سر دادن شعارهای تند علیه یکدیگر پرداختند.


پس از این که صدای شعارهای حامیان کروبی کل فضای نمایشگاه را فرا گرفت ، خبرگزاری دولتی برنا ، در اقدامی عجیب ، اقدام به پخش موسیقی تکنو با صدای بسیار بلند کرد به طوری که بعد از این ماجرا ، عده ای از جوانان حاضر در نمایشگاه با مراجعه به غرفه برنا ، درخواست سی دی آن آهنگ را می کردند!

حامیان کروبی سپس در محوطه باز مصلی نیز تجمعی را شکل دادند و شعارهایی در حمایت از اصلاحات سر دادند.این تجمع بدون درگیری به پایان رسید.


فاطمه معتمدآريا، جعفر پناهي و مجتبي ميرتهماسب با انتشار نامه‌اي با اشاره به‌‌‌اتفاق‌هاي اخير، بر استقلال ‌حرفه‌اي خود تاكيد كردند. ‌به گزارش مهر، در اين نامه آمده است: ما ايراني هستيم. هر يك از ما تنها يك پاسپورت داريم؛ پاسپورت ايراني كه آرم جمهوري اسلامي بر آن حك شده است. پاسپورتمان را در فرودگاه از ما گرفتند. ما ‌سينماگريم. در اين 30 سال سينماگر شده‌ايم و به واسطه فيلم‌هايمان در مجامع جهاني نماينده فرهنگ و هويت ‌ايراني خويش بوده‌ايم. هيچ دولتي اين هويت را به ما نبخشيده است كه بتواند آن را از ما پس بگيرد. ‌در بخش ديگر اين نامه آمده: ما همواره به فرهنگ كشورمان باليده و آن را در‌‌‌معرض تماشاي مردم جهان ‌قرار داده‌ايم، ولي اكنون حق عبور از مرزها را از ما گرفته‌اند؛ گلايه‌اي نداريم. حتي نمي‌دانيم به چه اتهامي؛ ‌باز هم گله‌اي نداريم. اما مي‌خواهيم همچنان سينماگر مستقل ايراني باقي بمانيم.‌در پايان نامه مي‌خوانيم: در تمام طول فعاليت فرهنگــــي‌مان مــــي‌توانستيم پاسپورت ديگري داشتـــــــه باشيـــــــم، ولـــــــــي‌خواست و اراده ما بر‌‌‌‌‌ايراني‌‌‌بودن و ايراني ماندن بــــــوده است. دولت اين توان را دارد كه مانــــــع خروج ما از‌‌‌‌مرزهاي كشورمان بشود، اما يادآوري مي‌كنيم كه هويت ما در گرو پاسپورت‌هايمان نيست.حتـــــــي بدون ‌پاسپورت، ما ايرانــــــي هستيم. ‌اين ســــــــــــــه سينماگـــــــر ايراني به دلايلي كه هنوز مشخص نيست، به‌تازگي از سفر به خارج از كشور براي حضور در برنامه‌هاي فرهنگي بازماندند.‌

آفتاب یزد

Donnerstag, 22. Oktober 2009

ایران در آزادی مطبوعات صد و هفتاد و دوم شد

در هشتمین رده‌بندی جهانی آزادی مطبوعات که از سوی سازمان گزارشگران بدون مرز منتشر شده است، ایران در میان ۱۷۵ کشور، در رده ۱۷۲ قرار گرفته است. در این گزارش که امروز سه‌شنبه منتشر شده، آزادی مطبوعات در ایران تنها از سه کشور ترکمنستان، کره‌شمالی و اریتره در وضعیت بهتری قرار دارد. ترکمنستان، کره شمالی و اریتره از سوی سازمان گزارشگران بدون مرز به عنوان «کشور‌های جهنمی» برای آزادی مطبوعات معرفی شده‌اند.



به گزارش زمانه، سازمان گزارشگران اعلام کرده که وضعیت آزادی مطبوعات در ایران، به وضعیت این سه کشور نزدیک شده و این سازمان از این بابت به شدت نگران است.

رده‌بندی جهانی آزادی مطبوعات در جهان، همچون هفت سال گذشته از سوی گزارشگران بدون مرز با همکاری صدها تن از روزنامه‌نگاران و کارشناسان رسانه‌ها تهیه شده و انتشار یافته است.

جدول رده‌بندی جهانی آزادی مطبوعات، محدوده زمانی ١٠ شهریور ١٣٨٧ (اول سپتامبر ٢٠٠٨) تا ١٠ شهریور ١٣٨٨ (اول سپتامبر ٢٠٠٩) را در بر می‌گیرد.

ترکمنستان، کره شمالی و اریتره از سوی سازمان گزارشگران بدون مرز به عنوان «کشور‌های جهنمی» برای آزادی مطبوعات معرفی شده‌اند

ژان فرانسوا ژولیارد، دبیر اول گزارشگران بدون مرز گفته که در رده‌های پائین جدول جدید، «نگران وضعیت ایران» است.

به گفته ژولیارد، ایران «به شکلی خطرناک در سقوط خود، به سه کشور جهمنی برای آزادی مطبوعات؛ ترکمنستان، کره شمالی و اریتره نزدیک شده است.»

براساس این گزارش، در سال ٢٠٠٩ وضعیت آزادی مطبوعات در ایران به شکل جدی روز به «وخامت» گذاشته است.

در این گزارش، مرگ امیدرضا میرصیافی، وبلاگ‌نویس جوان در زندان اوین و ادامه بازداشت روزنامه‌نگاران و سپس بازداشت جمعی روزنامه‌نگاران در حوادث اخیر از جمله علل این وخامت اعلام شده است.

«امسال روزنامه‌نگاران ایران بیشتر از هر وقت دیگری از ایران احمدی‌نژاد آزار دیدند. انتخاب مجدد و مورد اعتراض احمدی‌نژاد، کشور را در بحرانی عمیق فرو برد و بدبینی مفرط مقامات حکومتی علیه روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران شدت یافت»

در بخشی از این گزارش آمده است: «امسال روزنامه‌نگاران ایران بیشتر از هر وقت دیگری از ایران احمدی‌نژاد آزار دیدند. انتخاب مجدد و مورد اعتراض محمود احمدی‌نژاد، کشور را در بحرانی عمیق فرو برد و بدبینی مفرط مقامات حکومتی علیه روزنامه‌نگاران و وب‌نگاران شدت یافت.»

گزارش سازمان گزارشگران می‌افزاید که «بازداشت و زندانی کردن و بدرفتاری غیرقانونی و گسترده با روزنامه‌نگاران، بسیاری از آنها را مجبور به ترک کشور کرده است.»

۱۲ اردیبهشت ماه نیز موسسه مطالعات رسانه‌ای «فریدم هاوس» (خانه آزادی) اعلام کرده بود که ایران در زمینه آزادی مطبوعات در میان ۱۹۵ کشور جهان، در رتبه ۱۸۱ قرار دارد.

در گزارش سالانه این موسسه، ایران در میان ۱۹ کشور خاورمیانه و شمال آفریقا، از حیث آزادی مطبوعات در رتبه هفدهم قرار گرفت.

گزارشگران بدون مرز، بهمن ماه سال گذشته در هفتمین گزارش خود اعلام کرده بود که در سال ۲۰۰۸ «سانسور و توقیف رسانه‌ها به عنوان ابزاری که همچنان در بسیاری از کشورها به شکل روزمره اعمال می‌شود، تقریبا یک سوم کاهش یافته است.»

سهیلا قدیری و 4 تن دیگر اعدام شدند، به صفر انگوتی یک ماه مهلت داده شد


کمیته گزارشگران حقوق بشر - سهیلا قدیری که به اتهام قتل فرزند 5 روزه‌اش به اعدام محکوم شده بود، چهارشنبه 29 مهرماه در زندان اوین اعدام شد. همچنین 4 مرد دیگر به همراه این متهم، به دار آویخته شدند. لازم به ذکر است به صفر انگوتی نوجوان محکوم به اعدام با تلاش قاضی جابری یک ماه مهلت داده شد و وی اعدام نگردید.

مینا جعفری وکیل سهیلا قدیری در لايحه تجديدنظرخواهی خود، به اينكه سهيلا پس از زايمان دچار سايكوز يا همان جنون پس از زايمان شده بود اشاره نمود اما متاسفانه پزشكی قانوني كشور سلامت عقل سهيلا راتاييد نمود. این در حالی است كه همه در زندان به عدم سلامت عقلی وی اذعان داشتند. همچنین پس از تلاش‌های فراوان جهت شناسایی و جلب رضایت پدر نوزاد مقتول، پدر طفل اظهار نمود خيلی دنبال سهيلا بوده اما نمي دانسته بايد چكار كند و مايل است هركاری برای نجات جان سهيلا بكند. مینا جعفری اضافه می‌نماید:‌" در نهايت براي توقف حكم مجبور به تقديم دادخواست رابطه زوجيت در دادگاه خانواده شديم كه مورد پذيرش قاضي قرار گرفت و اكنون نيز پرونده اثبات نسب وی مطرح شده و درحال رسيدگی است."

با توجه به حق ولی دم که مربوط به جنبه خصوصی جرم می‌باشد و گذشت وی و صرف‌نظر نمودن از قصاص، دادستان بازهم تقاضای قصاص نمود و مشخص نیست بر اساس کدام ماده قانونی حکم اعدام سهیلا قدیری صادر گشت.

تعداد محرومان از تحصیل در دانشگاه صنعتی شریف به 6 تن رسید


کمیته گزارشگران حقوق بشر – با صدور حکم محرومیت از تحصیل برای دو تن دیگر از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، تعداد محرومان از تحصیل در این دانشگاه به شش رسید.

یک روز پس از تجمع اعتراضی آمیزی که هفتم مهر ماه امسال در اعتراض به حضور وزیر علوم دولت دهم در دانشگاه شریف برگزار شد، 9 تن طی نامه‌ای جهت ادای پاره‌ای توضیحات به کمیته انضباطی احضار شدند. در جلسه برگزار شده‌ی کمیته انضباطی اتهام نسبت داده شده به 5 دانشجو تشویق و ترغیب دانشجویان به برگزاری تجمع و بر هم زدن نظم دانشگاه، یک نفر علاوه بر مورد مذکور، مصاحبه با شبکه بی بی سی فارسی و باقی احضار شدگان سر دادن شعار الله اکبر در خوابگاه عنوان شد. اتهام مصاحبه با شبکه فارسی تلویزیون بی بی سی در حالی مطرح شد که طبق قوانین جاری کشور صرف مصاحبه با یک رسانه در داخل یا خارج از کشور جرم محسوب نمی‌شود، مضاف بر آن که چنین موردی در آیین‌نامه انضباطی موجود نیست.

در نهایت کمیته انضباطی دانشگاه شریف بدون ارائه مستنداتی در زمینه اتهامات مزبور 4 تن از دانشجویان را در تاریخ سه‌شنبه 14 مهر 88 به اتهام شرکت در تجمع غیرقانونی به قصد بر هم زدن نظم دانشگاه به یک ترم محرومیت از تحصیل و منع ورود به دانشگاه محکوم کرد. نهایتاً امروز سه‌شنبه 28 مهرماه 88 دو تن دیگر از دانشجویان احضار شده به اتهامی مشابه به یک ترم تعلیق از تحصیل و منع ورود به دانشگاه محکوم شدند.

لازم به ذکر است طبق مفاد آیین‌نامه انضباطی، نبایستی از نهاد انضباطی به عنوان ابزاری جهت برخورد با اعتراضات و مخالفت‌های دانشجویی استفاده نمود. از سوی دیگر تفهیم اتهام به فرد و صدور حکم به اتهامی دیگر برخلاف آیین دادرسی کیفری دادگاه‌ها و محاکم شرع بوده و حکم صادره بدین نحو فاقد وجاهت قانونی است.

ماجراهايي که روحانيون چپ را به دادگاه کشاند

خطابه از تريبون متهمان

آن زمان که قانونگذاران جمهوري اسلامي دادگاهي ويژه را براي محاکمه روحانيون در نظر گرفتند، هدف شان اين بود که با جداکردن دادگاه روحانيون از دادگاه هاي عادي شأن و اعتبار روحانيت را محفوظ کنند اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، چندان نسبتي با هدف قانونگذاران نداشته است. تجربه محاکمه برخي روحانيون سرشناس طي سال هاي گذشته نشان داده آنها هم از اتهام هاي سنگين و محکوميت هاي سنگين مصون نيستند. در ميان روحانيون سرشناس نام هايي چون محمد موسوي خوئيني ها، محسن کديور، عبدالله نوري، حسن يوسفي اشکوري و هادي قابل ديده مي شود. آنها در يک کلام متهم به زير پا گذاشتن قرائت هاي رسمي از قانون اساسي و فقه شده بودند. اکنون نام ديگري نيز در حال اضافه شدن به اين سياهه است؛مهدي کروبي متهم به افترا و تهمت عليه نظام شده و برخي مقام هاي قضايي عالي رتبه مترصد محاکمه اش در دادگاه ويژه روحانيت هستند. مهدي کروبي در صورت محاکمه، سرشناس ترين روحاني جمهوري اسلامي خواهد بود که پس از سال ها تصدي مسووليت هاي اجرايي استراتژيک در جايگاه متهم مي نشيند. او وعده داده که مي خواهد از تريبون دادگاه براي بيان صريح تر ديدگاه هاي خود استفاده کند؛ کاري که موسوي خوئيني ها از آن پرهيز داشت اما عبدالله نوري به آن عمل کرد.



خداحافظ سلام


آن شب تابستاني که کوي دانشگاه تهران در اعتراض به تعطيلي روزنامه سلام فاجعه يي را آبستن بود، بدبين ترين ناظران سياسي ايران هم تصور نمي کردند محمد موسوي خوئيني ها مدت زماني بعد در جايگاه متهم بنشيند و در مقام مديرمسوول، به اتهام هاي منتسب به روزنامه «سلام» جواب دهد. موسوي خوئيني ها به حدي با بنيانگذار انقلاب نزديک بود که نقش واسطه را ميان رهبري و دانشجويان تسخيرکننده سفارت امريکا بر عهده داشت. او در سال 59 به مدت يک سال رئيس سازمان صدا و سيما بود، سپس به عنوان نماينده مردم تهران در دوره اول مجلس شوراي اسلامي انتخاب شد، در دهه 60 چندين سال عهده دار دادستاني کل کشور بود و در سال 68 و پس از بنيانگذار انقلاب از اعضاي مجلس خبرگان رهبري بود. کارنامه حضور خوئيني ها در پست هاي حساس نظام سياسي جمهوري اسلامي براي بسياري از تحليلگران جاي ترديدي باقي نمي گذاشت که وي يکي از معتمدان نظام است. اما وقتي حدود يک دهه بعد در سال 78 روزنامه «سلام» به واسطه چاپ گزارشي درباره باني اصلي طرح اصلاح قانون مطبوعات به محاق توقيف رفت، بر همگان معلوم شد که خوئيني ها مصونيتي ندارد. سلام نوشته بود يکي از متهمان اصلي قتل هاي زنجيره يي يعني سعيد امامي باني طرح اصلاح قانون مطبوعات بوده و همين براي دادستاني تهران کافي بود تا سلام را به توقيف بکشاند. مسووليت محاکمه موسوي خوئيني ها نيز بر عهده دادگاه ويژه روحانيت قرار گرفت. او در انتهاي دادگاه محکوم به منع انتشار روزنامه سلام به مدت پنج سال شد اما وقتي دادگاه به پايان رسيد، ترجيح داد سکوت پيشه کند و براي هميشه با «سلام» خداحافظي کند.

بازگشت به سکوت


وقتي اکثريت محافظه کاران مجلس پنجم دست هاي خود را به نشانه موافقت با برکناري عبدالله نوري از پست وزارت کشور بالا بردند، براي او يک راه جديد باز شد. نوري تيمي از مطبوعاتي هاي اصلاح طلب را دور خود جمع کرد و «خرداد» را روي دکه هاي روزنامه فروشي فرستاد. وقوع قتل هاي زنجيره يي در سال 77 که فضاي سياسي کشور را ملتهب کرده بود، مورد توجه ويژه «خرداد» قرار داشت. اما اين روزنامه نيز مانند ديگر روزنامه هاي دوران اصلاحات عمري کوتاه داشت و وقتي که عمرش به سر آمد، نوبت محاکمه مديرمسوولش نيز فرارسيد. نوري به دادگاه ويژه روحانيت فراخوانده شد و با اتهام هايي مانند توهين به مقدسات، نشر اکاذيب، اقدام عليه امنيت ملي و نظاير اينها روبه رو شد. حجت الاسلام محمدابراهيم نکونام دادستان دادگاه ويژه روحانيت که کيفرخواست 44 صفحه يي عليه نوري تنظيم کرده بود، در يکي از جلسات دادگاه گفت از مجموعه مطالب روزنامه خرداد بوي عناد و توطئه عليه نظام استشمام مي شود. با اين حال نوري از تريبون دادگاه به عنوان يک فرصت استفاده کرد و روايت خود از اصلاحات را در قالب دفاعيات به صورت تفصيلي بيان کرد. دفاعيات او مدتي بعد در کتابي تحت عنوان «شوکران اصلاح» به چاپ رسيد اما دفاعيات نوري مورد پذيرش قرار نگرفت و پنج سال حبس، حاصل تصميم دادگاه درباره اين شيخ صريح اللهجه بود. نوري سه سال را در زندان سپري کرد و زماني که برادر کوچکش عليرضا در يک حادثه رانندگي درگذشت، به مرخصي آمد. او ديگر به اوين بازنگشت اما براي بازگشت به ميدان عملي سياست هم شوقي نشان نداد و به سکوت سياسي خو کرد. انتخابات رياست جمهوري دهم نوري را نيز به مانند بسياري ديگر از انزوا به درآورد اما از شواهد پيداست که او هنوز براي ايستادن در ميانه زمين سياست آماده نشده است.


کمي کمتر از ارتداد

زماني که شبکه اول تلويزيون در يک اقدام دور از انتظار صحنه هايي را از کنفرانس «ايران پس از انتخابات مجلس ششم» در برلين آلمان به نمايش گذاشت و اعتراض هاي خاص برخي حاضران آن کنفرانس را به سخنراني افرادي چون حسن يوسفي اشکوري، عليرضا علوي تبار و حميدرضا جلايي پور پيوند زد، مشخص بود که اين نمايش تلويزيوني زمينه ساز برخورد با شرکت کنندگان آن کنفرانس خواهد بود. در ميان کساني که به واسطه شرکت در کنفرانس برلين مورد مواخذه قرار گرفتند، محاکمه حسن يوسفي اشکوري به دليل داشتن لباس روحانيت بازتاب هاي متفاوتي داشت. اشکوري که در دوره اول مجلس شوراي اسلامي نمايندگي مردم تنکابن را بر عهده داشت، از سال 1364 در دانشگاه علامه طباطبايي به تدريس پرداخت اما پس از سخنراني در مراسم ختم دکتر کاظم سامي از تدريس در دانشگاه منع شد. با اين حال زماني که وي به واسطه شرکت در کنفرانس برلين محاکمه شد، حکمي به مراتب سنگين تر از منع تدريس انتظارش را مي کشيد. اتهام اشکوري در ابتدا «ارتداد» بود که مي توانست در صورت تاييد توسط دادگاه، حکم اعدام را در پي داشته باشد اما سرانجام اتهام هاي وي به نشر اکاذيب درباره قتل هاي زنجيره يي، توهين به مقدسات و شرکت در کنفرانس تقليل يافت و هفت سال زندان به علاوه خلع لباس را برايش در پي داشت. وي پس از گذراندن دوسوم دوران محکوميت خود آزاد شد و مدتي بعد تصميم به ترک کشور گرفت.


سرنوشت تجديدنظرطلبي

محسن کديور بيش از آنکه يک روحاني اهل سياست باشد، يک روحاني اهل فقه است اما دريافت هاي وي از فقه تفاوتي معني دار با دريافت هاي رسمي دارد. او به واسطه برداشت هاي متفاوتش از فقه سياسي در سال 78 به دادگاه ويژه روحانيت فراخوانده شد تا پاسخگوي اتهام هايي نظير تبليغ عليه نظام و نشر اکاذيب به قصد تشويش اذهان عمومي باشد. مصاديق اتهام هاي او ارزيابي کارنامه 20 ساله جمهوري اسلامي ايران ( مصاحبه با روزنامه خرداد) و سخنراني اش درباره محکوميت شرعي ترور بود. دادگاه سرانجام 18 ماه حبس را براي کديور در نظر گرفت و او تمام اين 18 ماه را در اوين ماند تا اينکه در 26 تيرماه 79 از زندان آزاد شد. کديور پس از آزادي به کار تحقيق و تدريس بازگشت ولي يک سال و نيم پيش بارش را بست و عازم فرنگ شد تا برداشت هاي نوانديشانه اش از فقه سياسي را دور از وطن پيگيري کند.

وداع با جامه مقدس


در ميان روحانيوني که طعم نشستن بر کرسي متهم دادگاه ويژه روحانيت را چشيده اند، محسن کديور و هادي قابل از بقيه به يکديگر شبيه ترند. آنها به مانند عبدالله نوري و موسوي خوئيني ها هيچ گاه سمت سياسي بلندبالايي را در جمهوري اسلامي تجربه نکردند و بيشتر به دليل آراي فقهي سياسي جنجال برانگيزشان مورد توجه قرار گرفتند. هادي قابل، البته اندکي از کديور به سياست عملي نزديک تر بوده است و از همين رو هم به عضويت شوراي مرکزي جبهه مشارکت ايران اسلامي درآمد و نمايندگي اين حزب در استان قم را پذيرفت. همين آبتني کردن در درياي سياست بود که برايش دردسرساز شد و پايش را به دادگاه کشاند. قابل سال گذشته از سوي اين دادگاه با اتهام هايي نظير تبليغ عليه نظام، نشر اکاذيب به قصد تشويش اذهان، توهين به مقامات، توهين به رياست قوه قضائيه، دادستان عمومي و انقلاب تهران و ساير قضات و هتک حيثيت روحانيت روبه رو شد و در مجموع به 25 ماه و صد روز حبس، پرداخت 500 هزار تومان جزاي نقدي و خلع لباس محکوم شد. دادگاه تشخيص داد که او براي گذراندن دوران محکوميت بايد روانه زندان لنگرود در شهر قم شود.


“شبح” کهریزک بالای سر رادان و مرتضوی؛ بازجویی از دو چهره مخوف

مرتضی نیک پندار

در حالی که تاکنون چندین بار قرائت گزارش کمیته ويژه مجلس برای پیگیری وضعیت بازداشت شدگان و حوادث پس از انتخابات به تعویق افتاده است، هم اکنون شنیده می شود که این گزارش در هفته دوم آبان ماه در مجلس قرائت خواهد شد. بر سر قرائت گزارش کمیته ويژه مجلس همچنان اختلاف در بخشهای مختلف حاکمیت وجود دارد و در حالی که گروهی خواستار فاش شدن نقش چهره های مهمی همچون سعید مرتضوی و احمدرضا رادان به خصوص در پرونده جنایات کهریزک هستند، گروهی دیگر با اعمال فشار تا کنون از قرائت این گزارش جلوگیری کرده است.

منابع موثق به خبرنگار جرس اطلاع دادند که تاکنون چندین جلسه بازجویی از سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران و احمدرضا رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی که دو تن از متهمان اصلی پرونده جنایات کهریزک هستند صورت گرفته است. بخش های میانه رو رژیم تاکید می کنند که محاکمه و مجازات این دو نفر تحت عنوان خودسری و سرپیچی از فرامین رهبر جمهوری اسلامی موجب خواهد شد تا بخشی از عصبانیت عمومی فروکش کند و احساسات جریحه دار شده ترمیم شود. اما بخش های رادیکال که البته قدرت بیشتری را در اختیار دارند، مخالف این اقدام هستند و معتقدند که در شرایط فعلی حاکمیت باید از نیروهای حرفه ای و خدوم خود دفاع کند. آنان همچنین معتقدند که محاکمه این افراد موجب فروکش کردن احساسات عمومی نخواهد شد، بلکه با تقویت جنبش سبز زمینه های افزایش خواسته های عمومی را نیز فراهم خواهد کرد.

گفتنی است که در اواسط مهرماه و در آستانه قرائت گزارش کمیته ويژه از جنایات کهریزک، سعید مرتضوی به یک باره تصمیم گرفت تا در گفت و گویی با سایت اصولگرای "پرچم" از خود در برابر اتهامات وارد شده دفاع کند. گفت و گوی مرتضوی با این سایت البته هیچ وقت به طور کامل منتشر نشد. با آشکار شدن تناقضاتی که در گفته های دادستان سابق تهران وجود داشت، سایت پرچم خبر داد که به دلیل فشارهای وارد شده از سوی سعید مرتضوی از انتشار گفت و گو خودداری خواهد کرد. در همین حال سایت "جهان نیوز" که وابسته به علیرضا زاکانی نماینده اصولگرای مجلس است نیز در گزارشی کوتاه بدون ذکر هیچ نام و یا حتی ردی از سعید مرتضوی تنها از نقش یک مقام قضایی سابق در پرونده جنایت کهریزک خبر داد. اما سعید مرتضوی این خبر را به خود گرفت و در نامه ای طولانی مدعی شد که زاکانی با او خصومت شخصی دارد! پس از آن بود که نه تنها زاکانی بلکه پرویز سروری، رییس هیات ویژه مجلس برای بررسی وضعیت بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات و فرهاد تجری یکی دیگر از نمایندگان مجلس عضو این کمیته به صراحت از نقش و عاملیت مرتضوی در پرونده کهریزک سخن گفتند.

در آستانه قرائت گزارش کمیته ويژه، تنها مرتضوی نبود که به تکاپو افتاد، بلکه احمدرضا رادان نیز پس از چند ماه غیبت رسانه‌ای یکباره نشستی مطبوعاتی برگزار کرد تا به نوعی به شایعات منتشر شده درباره خود خاتمه دهد. با وجود پرسش مکرر خبرنگاران، رادان در رابطه با نقش خود در بازداشتگاه کهریزک هیچ پاسخی نداد و تنها به گفتن این نکته بسنده کرد که "اقدام دومی که در انقلاب‌های رنگین صورت می‌گیرد این است که در صورت موفق نشدن، تلاش می‌کنند، نیروهای اثرگذار را از صحنه خارج کنند؛ ضربه‌هایی هم وارد شد که هدف، خارج کردن این نیروها است تا اگر غائله‌ای پیش آمد نتوانند کارآیی لازم را داشته باشند."

گفتنی است آنچنان که شنیده می شود بازجویی ها از مرتضوی و رادان تنها محدود به وقایع رخ داده پس از انتخابات در بازداشتگاه کهریزک نبوده است و این دو نفر به دلیل رفتارهایی که پیش از این نیز با زندانیان کهریزک صورت می گرفته، متهم هستند. آنچنان که علیرضا زاکانی خبر داده هیاتی از سوی آیت الله شاهرودی رئیس سابق قوه قضائیه با حضور پنج نفر از قضات عالی کشور در این باره تشکیل شده بود. زاکانی گفته بود: "منتظرم با ارایه اسناد و مدارکی که مدتهاست آماده شده و به خاطر شرایط کشور از انتشار آن خودداری کرده ام پس از ۹ ماه سکوت در روزهای آینده این مستندات را به هیات مذکور تقدیم و نتایج آن را به سمع و نظر مسئولان کشور بویژه حضرت آیت الله آملی لاریجانی ریاست محترم قوه قضائیه برسانم." رادان پیش از این در گفت و گویی با کمال افتخار و به صراحت از کهریزک به عنوان مکان مناسبی برای "مجازات گردن کشان و اراذل و اوباش سابقه دار" یاد کرده بود "تا هوای جهنمی بالای چهل درجه جنوب تهران و فقدان امکانات اولیه بهداشتی برای زندانیان و محدودیت ها و شرایط سخت بدنی، آنها را به خود آورد."

آخوند شناسی! ,على آشناگر

از آنجا که امروزه به منظورارتقاءدانش عمومی سمینارها و کنفرانسهای متعدد در مورد موضوعات مختلف برپا میگردد ؛ اینجانب فضولباشی نیز بر آن شدم که مبحثی را تحت عنوان آخوندشناسی باز نمایم تا باشد به یاری اساتید و دست اندر کاران این رشته مهم که در رابطه مستقیم با زندگی ما مردمان این مملکت وحتی تمامی مردمان این دنیا است ، اطلاع بیشتری کسب کرده و راههای مبارزه با این بلای خانمانسوز که از ایدز و زلزله و هربلای آسمانی دیگر خطرناکتر است را پیدا نماییم.

آخوند چیست ؟

آخوند موجودی است که در محیط های آلوده به فساد و ناآگاهی رشد مینماید و شکل ظاهری آن شباهتی نزدیک به انسان دارد .ولی روی کله شان مقدار زیادی پارچه سفید یا سیاه قرار گرفته؛ آنها هم مانند انسانها روی دو پا راه میروند .اما صورتشان با انسانها فرق دارد بدین ترتیب که صورت آنها پوشیده ازموهای زبر و دراز است! همچنین طرز پوشش آنها هم با آدمها کاملا متفاوت است ! چنانکه دارای جیبی بسیار بزرگ هستند که گنجایش مقادیر بسیار بسیار زیاد پول وثروت را دارد ! همچنین طرز صحبت کردن آنها نیز با آدمها فرق فراوان دارد ، آنها با زبانی صحبت مینمایند که گویا متعلق به دوران ماقبل تاریخ است . دارای اشتهایی سیری ناپذیری هستند .چنانکه هرگز و به هیچ وسیله ای سیر نمی شوند! و از دیدن خون به وجد می آیند ! تفاوت دیگری که با انسانها دارند این است که : انسان برای انجام کاری از دست و مغز استفاده مینماید ولی آخوند برای این کار تنها از دهانش بهره میجوید !

از گریه وناراحتی دیگران به غایت لذت میبرد ، و برعکس شادی و خوشبختی انسان آنها را ناراحت مینماید !

آخوند به هرآنچه مثل خودش نیست حمله مینماید .و در صدد نابودی آن برمی آید ! ومیخواهد همیشه هم خود را حق به جانب نشان دهد !

انواع آخوند :

آخوندها انواع مختلف دارند که همگی در صدد کسب قدرت هستند ! و چون به آن دست یابند به خطرناکترین موجود کره زمین تبدیل میشوند . نمونه بارز آن آخوندهای ایران میباشند .

امام :نوعی از آخوند است که خود را از تمامی کاینات برترمیپندارد تقریبا همطراز خدا ! ونیز بری ازهر گونه خطا میداند .

آیت الله : آخوندی است که حسرت امامت دارد ! و یک پنجم دارایی مردم را تصاحب مینماید !

حجت السلام : آخوندی است که دلالت بر حقانیت اسلام مینماید ! نوع کوسه ای آن از کوسه هم خطرناکتراست!

مرجع تقلید : نوعی از آخوند است که با میمونها سر و کار دارد !

آخوندک : نوعی از آخوند است که دوران دگردیسی آن هنوز کامل نشده است !

کلهر؛پناهندگي دخترم کودتاي نرم بود

مشاور رسانه يي محمود احمدي نژاد اخباري را که درباره موضوع پناهندگي دختر خود به يکي از کشورهاي خارجي منتشر شده است، نوعي کودتاي نرم و جنگ رسانه يي خواند.به گزارش ايرنا، مهدي کلهر در جمع خبرنگاران حاضر در شانزدهمين نمايشگاه بين المللي مطبوعات با بيان اينکه من دو روز پيش اسم رمز «مده آ» را روي اين سناريو گذاشتم، در توضيح اين نام گفت؛ مده آ نام نمايشنامه يي معروف است که طي آن سلطان قدرتمندي براي ماندن در قدرت، فرزندان خود را مي خورد. همچنين به گزارش ايلنا مشاور رسانه يي احمدي نژاد اخلاق رسانه يي در ايران را وارداتي توصيف کرد.مهدي کلهر با بيان اينکه قانون مطبوعات غرب به صورت ترجمه شده وارد ايران شده و تبديل به قانون مطبوعات در کشور ما شده است افزود؛ قوانين مطبوعاتي ما بايد به جاي آنکه تجربه قوانين مطبوعاتي غربي باشد از قرآن و اسلام سرچشمه بگيرد.

Mittwoch, 21. Oktober 2009

آمریکا خواستار آزادی تاجبخش شد



ایالات متحده از جمهوری اسلامی خواست یحیی کیان تاجبخش، پژوهشگر و جامعه شناس را که به زندان محکوم شده است، آزاد کند.

ایان کلی، سخنگوی وزارت امورخارجه ایالات متحده گفت کشورش از حکم صادر شده برای آقای تاجبخش که دارای تابعیت هر دو کشور ایران و آمریکاست، نگران است.


آقای تاجبخش از افرادی است که در جریان ناآرامی های پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران بازداشت و در جلسه چهارم محاکمه دسته جمعی متهمان ناآرامی های این کشور محاکمه شد.


گزارش ها بیانگر محکومیت کیفری آقای تاجبخش به دوازده سال زندان است.


ایان کلی گفت: "آقای تاجبخش هیچ تهدیدی را متوجه حکومت ایران و امنیت ملی آن نمی کند. با توجه به اتهام های بی پایه ای که به او وارد شده، از ایران می خواهیم او را بلافاصله آزاد کند."


به گفته آقای کلی، یحیی کیان تاجبخش یک دانشگاهی مستقل و مورد احترام در عرصه بین المللی است و همواره برای بهبود درک متقابل ایران و آمریکا تلاش کرده است.


آقای کلی همچنین خواستار آزادی سایر اتباع آمریکایی بازداشت شده در ایران شد.


سه گردشگر آمریکایی تابستان امسال پس از "ورود اشتباهی" از حلبچه عراق به ایران بازداشت شدند. رابرت لوینسون دیگر شهروند آمریکاست که گفته می شود پس از سفر به جزیره کیش مفقود شد.


کیان تاجبخش دو سال پیش هم به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی و تلاش برای بر اندازی نرم دستگیر شده بود" و پس از چهار ماه حبس با سپردن وثیقه یکصد میلیون تومانی آزاد شد.

Dienstag, 20. Oktober 2009

درماندگی رژیم از مقابله با مردم


:

نا امیدی و درماندگی سپاه و نیروی انتظامی از مقابله با طرح ماندن و تسخیر خیابانها توسط مردم در مناسبتهای پیش رو

شنیده ها حاکی از آن است که در جلسه ای محرمانه با حضور سردار فضلی ( فرمانده سپاه تهران ) سرتیپ رجب زاده (فرمانده نیروی انتظامی تهران ) و فرماندهان پایگاه های مقاومت بسیج تهران در یکشنبه شب راه های مقابله با موج مردمی در13 آبان بخصوص نشستن و ماندن احتمالی مردم در خیابان که اخیرا در فضای وب و جامعه بصورت گسترده در حال تبلیغ است ، مورد بررسی قرار گرفته. در این جلسه محرمانه راهکارهایی برای مقابله با این حرکت احتمالی جنبش سبز ، از سوی افراد حاضر در جلسه پیشنهاد شد . در این جلسه سرتیپ رجب زاده بعد از ارائه راهکارها ، راهکارهای مقابله با این حرکت احتمالی مردم را در صورتی عملی دانست که تعداد و تراکم جمعیت شرکت کننده برای این حرکت زیاد و چشمگیر نباشد .

این جلسه که حدود 3 ساعت به طول انجامید ، بدون نتیجه و راهکاری مطمئن برای مقابله با ماندن مردم در خیابان به روز دیگری موکول شده . و شنیده ها حاکی از آن است که سردار فضلی در این جلسه تاکید کرده که برای مقابله با این طرح و حرکت احتمالی مردم برای نشستن وماندن در خیابان باید راهکارهای دیگری اندیشیده شود و این حرکت را توسط طراحان آن هوشمندانه و زیرکانه برشمرد و تاکید کرده که خشونت علیه این حرکت را چنانچه که طراحان آن را برنامه ریزی کرده اند همراه با سکوت باشد و تعداد و استقبال مردم شرکت کننده در این طرح قابل کنترل نباشد . خشونت علیه این حرکت توام با سکوت میتواند بهانه به دست رسانه های فرصت طلب و رهبران جنبش جهت مظلوم نمایی جنبش بدهد که واکنش و همراهی افکار عمومی را با این جریان به همراه خواهد داشت و این را بسیار خطرناک توصیف کرد . سردار فضلی ادامه این جلسه را به هفته آینده موکول کرد و از افراد حاضر در جلسه که اکثرا از فرماندهان پایگاه ها و یگانهای بسیج تهران بودند خواست که برای جلسه بعد گزارشات و راهکارهای بهتر و بی هزینه تری را برای جلوگیری از ایجاد این حرکت ارائه دهند . در این جلسه صفحات پرینت شده از وبلاگها و سایتهای اجتماعی که مطالبی را در این رابطه ارائه داده بودند بین افراد حاضر در جلسه پخش شده

.متهمان اصلی کهریزک همچنان آزاد هستند


درحالی که سعید مرتضوی دادستان معزول تهران، همچنان از حاشیه امن برخوردار است، فرهاد تجری نماینده اصولگرای مجلس و عضو کمیته ویژه مجلس برای بررسی وضعیت بازداشت شدگان پس از انتخابات مدعی دستگیری 8 نفر در ارتباط با جنایات کهریزک شد.

فرهاد تجری گفت: آخرین آمار بازداشتی‌های بازداشتگاه کهریزک 8 نفر است البته تعداد افرادی که درباره حوادث کهریزک از آنان تحقیقات به عمل آمده است، بیشتر از 8 نفر بوده است، اما ممکن است آنان با قرار وثیقه آزاد شده و یا محکومیتی متوجه آنان نشده باشد.

بازداشتگاه کهریزک، نام زندانی مخوف در نزدیکی تهران بود که توسط نیروی انتظامی دایر و با نظارت سعید مرتضوی فعالیت می کرد. این بازداشتگاه غیر رسمی، در چارچوب مقررات سازمان زندان ها قرار نداشت.

پس از آنکه اخبار مربوط به شکنجه، تجاوز و قتل اسرای جنبش سبز در این بازداشتگاه به رسانه ها درز کرد، دستور تعطیلی آن صادر شد ولی تا کنون مراجع رسمی اقدام به تعقیب مسوولان اصلی این فاجعه نکرده اند.

این در حالی است که در همه گزارش هایی که توسط افراد مرتبط، خصوصا نمایندگان مجلس منتشر شده نام سعید مرتضوی، دادستان معزول تهران و همچنین حسین تائب فرمانده وقت بسیج به عنوان عوامل اصلی ذکر شده است.

Montag, 19. Oktober 2009

امواج طوفان زای 13 ابان





کشف 4 جسد در یکی از پایگاه سپاه پاسداران

در جریان خاکبرداری یکی از پایگاه‎های متروک سپاه پاسداران در منطقه‎ی ثلاث‎باباجانی پیکر 4 تن با لباس کردی پیدا شد.
به گزارش خبرگزاری کردستان، این محل که قبلاً یکی از پایگاه‎های سپاه پاسداران رژیم بود، اخیراً به مردم فروخته شده و مردم منطقه هنگام خاکبرداری محل، 4 جسد مزبور را پیدا نمودند.
تاکنون از هویت این اجساد اطلاعی حاصل نشده است.