Freitag, 7. Mai 2010

آمریکا:رژیم ایران پیشنهاد برزیل را برای وقت‌کشی به میان کشیده است
دولت باراک اوباما، ایران را متهم کرد که هدف از مطرح کردن پیشنهاد برزیل برای مبادله سوخت، وقت‌‌کشی و خرید زمان است.

دانیل رسترپو، مشاور ارشد باراک اوباما در امور آمریکای لاتین، اظهار داشت که ایران هم‌اکنون از تاکتیک تاخیری استفاده می‌کند.

دانیل رسترپو، مشاور ارشد باراک اوباما، در نشست سرمایه‌گذاری در آمریکای لاتین به خبرگزاری رویترز گفت: «همانطور که دولت آمریکا تصریح کرده است، ما گمان می‌کنیم زمان آن رسیده است که در شورای امنیت گامی به جلو برداشته شود.»

مشاور ارشد باراک اوباما تاکید کرد که شورای امنیت موثرترین راه برای مقابله به برنامه اتمی ایران است.

روز چهارشنبه محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری ایران، در گفت‌وگوی تلفنی با هوگو چاوز، همتای ونزوئلایی خود اعلام کرد که با پیشنهاد برزیل برای مبادله سوخت اتمی «به طور اصولی» موافق است؛ این خبر در وبسایت رئیس جمهوری ایران منتشر شد بود.

با این حال، در همین روز یک سخنگوی وزارت خارجه برزیل اعلام کرد که برزیل تاکنون پیشنهادی درباره مبادله سوخت به ایران نداده است.

این سخنگوی وزارت خارجه برزیل به خبرگزاری فرانسه گفت وزیر خارجه این کشور در سفر ماه گذشته خود به تهران، پیشنهادی در این باره نداده است، اما در یک کنفرانس خبری در پاسخ به پرسشی گفته بود که برزیل برای بررسی هر نوع امکانی آمادگی دارد.

در تاریخ ۲۷ آوریل خبرگزاری ایرنا از وزیر خارجه برزیل در تهران نقل کرده بود که این کشور در صورت دریافت طرح مبادله سوخت آن را بررسی خواهد کرد و همچنین می‌تواند به عنوان «ضامن سیاسی» این مبادله ایفای نقش کند.

ایرنا از وزیر خارجه برزیل نقل کرده بود: «تا آنجاکه من می‌دانم هیچ پیشنهادی نبوده اما اگر ما چنین طرحی را دریافت کنیم می‌توان آن را بررسی کرد.»

برزیل که عضو غیردایم شورای امنیت است، تاکنون با تحریم ایران مخالفت کرده است و کشورهای غربی را به مذاکره بیشتر با ایران فراخوانده است.

در پاییز سال ۲۰۰۹ با میانجی‌گری آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، به ایران پیشنهاد شد که ۱۲۰۰ کیلوگرم از اورانیوم ۳.۵ درصد غنی‌شده خود را به روسیه و در نهایت به فرانسه بفرستد تا دربرابر آن میله های سوختی مورد نیاز رآکتور تهران دریافت کند.

ایران با این طرح که به پیشنهاد وین موسوم شد، در آغاز به طور اصولی موافقت کرد، اما پس از مدتی از پذیرش شرایط آن خودداری کرد و اعلام کرد تنها در شرایطی حاضر به مبادله سوخت است که این سوخت در ایران مبادله شود.

بعدها علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در مصاحبه با یک روزنامه روسی اعلام کرد که تهران به روسیه و فرانسه برای بازگرداندن اورانیوم اعتماد نداشت.
شکنجه زندانیان تا در آستانه مرگ و عدم انتقال آنها به بهداری تا جان سپردند
بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"، زندانی که در اثر شکنجه های وحشیانه پای او شکسته شده بود و بدن وی مجروح و خونین بود بعد از چند روز تحمل درد شدید و جانکاه به بهداری زندان منتقل شد . همچنین زندانی دیگری که دچار خفگی شده بود از انتقال او به بهداری خوداری کردند تا اینکه جان سپرد.

زندانی بهرام تصویری از بند 1 زندان گوهردشت کرج که در اثر شکنجه های وحشیانه پاسدار بندها و گارد زندان دچار شکستگی پا شده بود و همچنین در اثر ضربات باتون بدن او مجروح و خونین بود . پای او در اثر ضربه کپسول آتش شکسته شد.فردی که با کپسول آتش نشانی به وی ضربه زد و باعث شکستگی پای او شد، پاسداری بنام آقایی از فرماندهان گارد زندان می باشد.

زندانی بهرام تصویری علیرغم شکستگی پا و مجروح و خونین بودن بدنش چند روز در سلولهای انفرادی بند 1 معروف به سگدونی نگهداری می شد و از شدت درد شب و روز به خود می پیچید. این شیوه جدید شکنجه زندانیان بی دفاع است.بعد از چند روز او را به بهداری زندان منتقل کردند. وقتی که به بهداری منتقل شد یکی از پزشکان زندان بنام اشراقی از صحنه ای که با آن موجه شده بود شوکه شد. چونکه بدن او خونین و از کبودی سیاه شده بود و این زندانی بی دفاع از درد به خود می پیچید.

از طرفی دیگر زندانی محمد فتوحی 50 ساله که در جنگ ایران – عراق یک پای خود را از دست داده بود و همچنین ریه های او بدلیل تنفس گاز شیمیایی دچار آسیب جدی شده بود و به سختی قادر به انجام امور شخصی خود بود. او بدلیل قتل همسر و پدر همسرش 9 سال بود که در سالن 3 بند 1 زندان گوهردشت کرج زندانی بود. او یکی از بسیجیان دوران جنگ بود.

روز پنجشنبه به دلیل ناراحتی ریوی که در اثر گاز شیمیای دچار آن گشته بود حالت خفگی به وی دست می دهد . همبندی های او تقاضای کمک از حسن آخریان رئیس بند 1 و پاسداربندها می کنند ولی پاسداربندها و حسن آخریان نسبت به تقاضای کمک و اعتراض آنها توجهی نمی کنند و پس از مدتی در سلول خود و در مقابل چشمان حیرت زده و بی دفاع سایر هم بندیانش جان سپرد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، شکنجه های وحشیانه زندانیان بی دفاع تا آستانه مرگ ،چند روز در حالت درد شدید و جانکاه قرار دادن آنها و عدم رسیدگی به زندانی که دچار خفگی شده بود تا آنکه جان بسپارد به عنوان یک جنایت محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی برای نجات جان زندانیان بی دفاع که در زندانهای قرون وسطائی به قتل رسانده می شوند خواستار اعزام هیئتی بین المللی برای تحقیق در مورد جنایت علیه بشریت در ایران است.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

17 اردیبهشت 1389 برابر با 7 می 2010

گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید:

کمیساریای عالی حقوق بشر

کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا

سازمان عفو بین الملل

گزارشگر ویژه شکنج

Donnerstag, 6. Mai 2010

مظاهر ملی و آثار سکولاريسم در ايران هدف سرقت هائی مرموز قرار گرفته است
واشنگتن پست زير عنوان «دزدها در ايران مجسمه های قهرمانان ملی و ديگر آثار سکولار را هدف گرفته اند» می نويسد طی چند هفته گذشته نزدیک به دوازده مجسمه برنزی را از جايگاه هايشان در پارک ها و ميدان ها در گوشه و کنار تهران کنده و برده اند، که به نظر می رسد با استفاده از تجهيزات بلند کردن اجسام سنگين، و کاميون ها، انجام گرفته باشد.

اين می تواند يک رشته سرقت های غيرعادی، و نه الزاما جنجالی، تلقی شود. اما يک عامل استثنائی هم وجود دارد. دزدها آثاری هنری را هدف گرفته اند که دقيقا قهرمانان ملی، و نه اسلامی، را مجسم می کنند. مجسمه يک مادر و دختر، و نيز مجسمه مردی با سينه عريان نيز جزو مفقود شده هاست.

درجمهوری اسلامی، هيچ چيزی بی معنا نيست.

مرتضی طلائی، فرمانده سابق پليس تهران، که عضو انجمن شهر است، به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، گفته است بعضی گروه ها و افراد معتقدند مجسمه ها خلاف دين است واصولی فرهنگی درکار است.

وی می گويد مجسمه های شخصيت های ملی و هنری و تاثير گذار در عرصه فرهنگ کشور به سرقت رفته است، و اين مسلما يک سرقت معمولی نيست.

اين نخستين باری نيست که متعصبين عليه مظاهر سکولاريسم قد علم می کنند. اسلاميست ها، کنسرت های پاپ را به هم زده اند، عليه فيلم های سينمائی بلند شده اند، و به شخصيت های سياسی طرفدار و مدافع تحول و دگرگونی حمله کرده اند. هنرهای تجسمی هم بخشی از اينهاست. بعضی تندروها در ايران تمايل به نفی آثاری دارند که معرف شخصيت های تاريخی، يا زندگی انسانی است.

اگر مقامات می دانند کی پشت سر اين دزدی هاست، هنوزهيچ چيزی نگفته اند. بنا به گزارش ها، يکی از سرقت ها به وسيله دوربين های مخصوص نظارت بر ترافيک ضبط شده است. اما پليس هنوز نگفته است تصاوير ضبط شده چه مواردی را نشان می دهد.

در همين حال سردار حسين ساجدی نيا فرمانده پليس تهران روز سه شنبه به خبرگزاری نيمه رسمی مهر گفت يک نيروی ويژه برای گرفتن دزدها به وجود آمده است. وی می گويد ما به زودی به نتيجه می رسيم.

هنرمندان عصبانی اند، و يکی از آنان گفته بعيد است که دزدها برای پول به چنين سرقت هائی دست زده باشند. به گزارش خبرگزاری نيمه دولتی فارس، جعفر نجيبی، مجسمه سازی که اثر تازه نصب شده او از پرفسور محمد معين استاد مشهورادبيات به سرقت رفته است، می گويد اگر خرج جرثقیل و کاميون را کم کنيد برای دزدها چيزی باقی نمی ماند.

صدای آمریکا

Mittwoch, 5. Mai 2010

نقض حقوق بشر در ایران فراموش نشود
محمود احمدی نژاد،در روزهای اخیر برای شرکت درکنفرانس بازبینی پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای به نیویورک سفر کرد. سخنرانی وی باری دیگر نگرانی‌ها در مورد برنامه هسته‌ای ایران را برجسته کرده است. اما توجه به این موضوع نباید این حقیقت را بپوشاند که مردم ایران هر روزه با خطر برخوردهای خشونت‌آمیز حکومت روبرو هستند.

فراز صانعی پژوهشگر سازمان دیده بان حقوق بشر در مطلبی در روزنامه هافینگتون پست می‌نویسد هواداران و فعالان جنبش اعتراضی، روزنامه‌نگاران، فعالان حقوق بشر، مدافعان حقوق اقلیت‌های دینی و قومی، فعالان و رهبران کارگری و حتی معلمان بطور مستمر تحت فشار و سرکوب هستند، زندگی و فعالیت آنها کنترل شده،‌به زندان می‌افتند و شکنجه می‌شوند.

نویسنده یادآوری می‌کند که پس از حدود یکسال که از تظاهرات گسترده ضد حکومتی می‌گذرد، وضعیت حقوق بشر در ایران هنوز هم نگران‌کننده و وخیم است. هفته گذشته نیروهای پلیس از برگزاری مراسم روز کارگر در تهران و شهرهای دیگر جلوگیری کرده و قبل از آن نیز موجی از دستگیری فعالان کارگری و معلمان را شاهد بودیم.

به نوشته فراز صانعی سفر احمدی نژاد به نیویورک همزمان شد با روز جهانی آزادی مطبوعات. حدود یک ماه پیش کمیته بین‌المللی حمایت از روزنامه‌نگاران «ایران را زندان بزرگ کارکنان رسانه‌ها» توصیف کرد. هنوز هم حداقل ۳۴ روزنامه نگار در زندانند. تعداد کثیری از کارکنان رسانه‌ها از ایران خارج شده‌اند که پر شمارترین مهاجرت اجباری این حرفه از زمان وقوع انقلاب سال ۵۷ است.

شرایط برای فعالان حقوق بشر نیز به همین وخامت است. در ماه‌ژهای گذشته در اقدامی مشترک از سوی دستگاه قضایی، نیروهای امنیتی و رادیو و تلویزیون دولتی ایران کارزار جدیدی علیه گروه‌های مدافع حقوق بشر با عنوان «جنگ سایبری» به راه افتاد. دولت تعداد زیادی از فعالان حقوق بشر را بازداشت کرده، وب سایت این گروه‌ها را بسته است و فعالان جامعه مدنی را به همکاری با تروریست‌ها و جاسوسی برای کشورهای خارجی متهم می کند.

فراز صانعی از سازمان دیده بان حقوق بشر در ادامه این مطلب در هافینگتون پست می‌نویسد که به گزارش عفو بین المللی در سال ۲۰۰۹ حداقل ۳۸۸ نفر در ایران اعدام شده‌اند. در حال حاضر حداقل ۹نفر به جرم شرکت در اعتراضات سیاسی سال گذشته منجر اجرای حکم اعدام هستند و دو نفر نیز در ماه‌های پیش به این اتهام اعدام شده‌اند.

دستگاه قضایی ایران زندانیان را به اتهام «محاربه» محاکمه می‌کند که طبق قوانین شرعی می‌تواند مجازات مرگ داشته باشد. قاضی یک دادگاه انقلاب محمد امین ولیان را به خاطر پرتاب سنگ به سوی خودروهای نیروی انتظامی و دادن شعار مرگ بر دیکتاتور به مجازات مرگ محکوم کرده است.

نویسنده یادآوری می کند که استفاده از اتهام «محاربه» و شدت عمل در برابر معترضین بخصوص در مناطق قومی شدت بیشتری دارد. در حال حاضر بیش از ۱۷ فعال سیاسی و مدنی در کردستان ایران در انتظار اجرای حکم اعدام هستند.

فراز صانعی اشاره می‌کند که ماه پیش حکومت ایران پیشنهاد عضویت در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد را پس گرفت. احتمالا دلیل آن پرهیز از تشدید انتقادها علیه وضعیت حقوق بشر در آن کشور بود. این رویداد نشان می‌دهد که هنوز هم افکار عمومی در سطح جهان برای حکومت ایران مهم است.

آمریکا وکشورهای دیگر باید اعمال فشار در زمینه حقوق بشر را ادامه دهند. ماه آینده بار دیگر پرونده ایران در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد بررسی خواهد شد. این بار ایران به خاطر عدم همکاری و اجرا نکردن توصیه های این نهاد باید با صراحت و شدت بیشتری مورد انتقاد قرار گرفته و امیدواریم که تعداد بیشتری از کشورها در اعمال فشار به ایران شرکت کنند.

با انجام این گونه اقدامات است که مردم ایران خواهند دانست جهانیان آنها را فراموش نکرده‌اند

رادیو فردا
پارس دیلی نیوز
پاسدار جوانی: تاکتيک جدید جریان سبز "موتور روشن و چراغ خاموش"
تحلیل سیاسی پاسدار جنایتکار جوانی : ایلنا : معاون سياسي سپاه معتقد است جريان فتنه به دنبال بازسازي ظرفيت‌هاي دروني خود در فرصت‌هاي مناسب است و نشست‌ها، ديدارها، بيانيه‌هاي پراکنده سران اين جريان همه و همه حاکي از تلاش آنان براي بازگشت به صحنه سياسي کشور است.

به گزارش ايلنا؛ سردارسرتيپ دوم پاسدار يدالله جواني در همايش بزرگداشت هفته عقيدتي سياسي سپاه با تشريح فعاليت‌هاي اداره سياسي سپاه در سال 88 و پيروزي سرفرازانه ملت ايران در مقابله با جريان فتنه گفت: «ما در سال گذشته درمواجهه با فتنه‌اي عميق توانستيم پيروزمندانه وسرافرازانه از اين دام عبور کنيم و به تعبير مقام معظم رهبري سال گذشته سال عظمت و پيروزي ملت ايران بود.»

وي افزود: «از آنجائيکه سپاه بايد همواره بر محيط سياسي کشور اشراف داشته باشد و مسائل پيرامون نظام را رصد کند و آينده‌نگري و آينده‌پژوهشي در مسائل سياسي داشته باشد توجه به جريانات بعد از انتخابات بيش از پيش اهميت پيدا مي‌کند.»

معاون سياسي سپاه در خصوص آينده جريان فتنه با بيان اينکه سه وضعيت را مي‌توان براي اين جريان متصور شد گفت: «بازگشت جريان فتنه به دامان نظام و پشيماني آنان به خاطر اعمال‌شان مي‌تواند اولين وضعيت اين جريان باشد.»

وي ادامه داد: «دومين وضعيتي که جريان فتنه به دليل ناکامي و شکست در يک برآورد واقع‌بينانه با آن روبروست مي‌تواند گوشه‌گيري و انزوا باشد بطوري که ديگر به فکر ايجاد مزاحمت براي جمهوري اسلامي نباشد . ولي سومين وضعيتي که جريان فتنه آن را پيگيري مي‌کند بازسازي توانمندي‌هاي درون اين جريان و در کمين نشستن براي بدست آوردن فرصت مناسب براي اقدامات بعدي است.»

سردار جواني با بيان اينکه پيگيري وضعيت سوم از سوي جريان فتنه محتمل‌تر به نظر مي‌رسد به راهبردهاي آنان براي بازگشت به صحنه سياسي کشور اشاره و تصريح کرد: «با مروري بر شواهد، نشست‌ها، ديدارها، بيانيه‌هاي اين جريان به وضوح مي‌توان به راهکارها و ترفندهاي جريان فتنه براي بازگشت به صحنه سياسي کشور پي برد.»

وي ادامه داد: «تلاش براي گفتمان سازي جديد اولين راهبردي است که اين جريان دنبال م‌ کند. آنان به دليل شکستی که در سال گذشته متحمل شدند سال جاري را سال مقاومت و ايستادگي جريان سبز معرفي کردند و به دنبال گفتمان هاي ديگر با نام "اسلام رحماني" و "اجراي همه جانبه تمام اصول قانون اساسي" هستند تا به نوعي خود را از اتهاماتي مانند مخالفت با قانون اساسي و ولايت فقيه برهانند و اين خاصيت نفاق است تا بوسيله آن هم به فريب افکار عمومي بپردازند و هم خودشان را در صحنه حفظ کنند.»

معاون سياسي سپاه تلاش براي بازسازي هويت اجتماعي جريان فتنه را دومين راهبرد آنان معرفي کرد و اظهار داشت: «جريان فتنه با توجه به محور اول قصد تاکيد به مطالبات اجتماعي ، اقتصادي و سياسي مردم را دارد تا از اين رهگذر هم حمايت مردم را جلب کند و هم بر دولت فشار بياورد.»

وي افزود: «تلاش براي سازماندهي مجدد و بهبود آسيب‌‌هايي که سازمان‌هاي مرتبط با آنان در سال گذشته متحمل شدند از ديگر راهبردهاي اين جريان است.»

معاون سياسي سپاه ايجاد ظرفيت‌هاي اجتماعي در حوزه اصناف و اقوام، طرح‌ريزي براي فاصله گرفتن از هر نوع اقدامات جنجالي و تلاش براي جذب ظرفيت‌هاي درون ساختار نظام را از ديگر راهبردهاي جريان موسوم به سبز نام برد و تصريح کرد: «آنها از طرفي در تلاش‌اند که از ظرفيت‌هاي جذب در جبهه اصولگرايان استفاده کنند و از سوي ديگر به اختلافات در جبهه اصولگرايان عمق ببخشند.»

سردار جواني در تبيين راهبردهاي جريان فتنه در سال 89 به ايجاد و اميدواري در بين مجموعه هواداران با يک ادبيات ديني و اسلامي و القاي رسيدن به پيروزي اشاره کرد و افزود: «نتيجه راهبردهايي که جريان فتنه مي‌خواهند بدان دست پيدا کند تلاش براي پيروزي در انتخابات شوراها با تاکتيک "موتور روشن و چراغ خاموش" و کسب آراي مردم حداقل در کلان شهرهايي مثل تهران است.»
منبع: فرارو

Dienstag, 4. Mai 2010

"جمهوری اسلامی دشمن آزادی مطبوعات"
روزنامه‌نگاران آلمان، درنشستی به مناسب روز مطبوعات، ایران و چین را دشمنان آزادی مطبوعات خواندند. سرکوب دولتی نه تنها سبب بازداشت و بیکاری روزنامه‌نگاران ایرانی شده، بلکه ده‌ها نفر از آنان را به ترک کشور مجبور کرده است.

به مناسب روز جهانی مطبوعات نشستی به دعوت گزارشگران بدون مرز، اتحادیه ناشران روزنامه‌های آلمانی و اتحادیه روزنامه‌نگاران آلمان در روز دوشنبه (۳ مه) در برلین برگزار شد.

در آغاز میشاییل ردیزکه، سخنگوی گزارشگران بدون مرز، با اشاره به روز جهانی مطبوعات از قرائت فهرست طولانی روزنامه نگاران زندانی در جهان خودداری کرد و تنها به ذکر دشمنان آزادی مطبوعات پرداخت. وی ایران و چین را به عنوان دشمنان آزادی مطبوعات در جهان خواند و از این دو کشور به عنوان زندان روزنامه‌نگاران نام برد. وی سانسورگران ایرانی اینترنت را شاگردان ساعی، معلمان چینی خواند.

ردیزکه از باندهای قاچاق مواد مخدر و گروه‌های تروریستی نیز به عنوان دشمنان دیگر مطبوعات یاد کرد. قتل ده‌ها روزنامه‌نگار توسط گروه‌های تروریستی و باندهای مسلح در سال گذشته گواه این مدعاست. وی همچنین از بهبود شرایط کاری برای روزنامه‌نگاران در عراق خبر داد.

مریم میرزا، روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس ایرانی، پتر متسگر، گزارشگر باسابقه تلویزیون یک آلمان (ARD)، شی‌مینگ، نویسنده و روزنامه‌نگار چینی، کای اوبربک، سخنگو شرکت گوگل در آلمان، در این نشست شرکت داشتند. گرگور ماینتس، یکی از مسئولان روزنامه "راینیشه پست" نیز اجرای برنامه را برعهده داشت

عنوان برنامه "اینترنت در چین و ایران: سانسور و مبارزه برای آزادی" بود. در مرکز گفت‌وگوها نقش اینترنت در ارتباطات مدرن، وظیفه شرکت‌های اینترنتی از جمله گوگل و تاثیر اینترنت در حوادث سیاسی و اجتماعی دو کشورایران و چین قرار داشت

سکوت به معنای نومیدی نیست

مریم میرزا در سخنان خود به نقش مهم اینترنت پیش و پس از انتخابات در ایران اشاره کرد. وی از جنبش کمپین یک میلیون امضاء، به منظور رفع تبعیض‌های حقوقی علیه زنان، به عنوان نمونه‌ای موفق از بکارگیری اینترنت یاد کرد.

خانم میرزا همچنین به تغییر کارکرد توییتر و فیس‌بوک پس از انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران اشاره کرد. به گفته وی جنبش اعتراضی در ایران این دو نوع امکان مجازی را از حوزه شخصی و خصوصی به عرصه طرح مسایل اجتماعی، سیاسی و حتا هنری ارتقاء داده است.

وی سکوت موجود در خیابان‌های ایران را نشانه‌ی نومیدی ندانست و آن را بازنگری راه طی شده ارزیابی کرد. این روزنامه‌نگار ایرانی تاکید کرد که برخلاف تصورات خوش‌بینانه‌ی نخستین، جنبش اعتراضی با صبر و شتابی منطقی‌تر به راه خود ادامه می‌دهد.

عدم تمایز میان جهان مجازی و واقعی

پتر متسگر، که در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری، خبرنگار تلویزیون آلمان در تهران بود، نیز با ذکر نمونه‌هایی به سرکوب گسترده مطبوعات در ایران و مهاجرت روزافزون روزنامه‌نگاران ایرانی به ترکیه اشاره کرد.

متسگر با ارزیابی از حوادث پیش از انتخابات و مبارزه انتخاباتی در ایران گفت که برتری موسوی و طرفداران وی در اینترنت، سبب عدم تمایز میان جهان مجازی و واقعی شد. بدین دلیل، بسیاری پیروزی موسوی را قطعی تلقی می‌کردند. به‌رغم این تمایز، متسگر به وجود رابطه‌ی متقابل میان جهان مجازی و واقعی صحه نهاد.

برخی شرکت‌کنندگان ضمن اشاره به شرایط اقامت غیرانسانی روزنامه‌نگاران ایرانی در ترکیه، خواهان کمک فوری از سوی دولت آلمان برای انتقال این افراد به کشورهای اروپایی شدند. به گفته‌ی شرکت‌کنندگان در این نشست، کشور فرانسه در این زمینه نقش پیشتازانه‌ای برعهده گرفته که باید از سوی آلمان نیز دنبال شود.

مدرنیزاسیون یک سویه در چین

شی مینگ، روزنامه‌نگار چینی، به گسترش دمکراسی و روند مدرنیزاسیون در چین اشاره کرد و آن را در وهله نخست ناشی از خواست مردم و فشار از پایین دانست. وی روند مدرنیزاسیون در بخش اقتصادی را یک سویه خواند و تغییر اشکال حکومتی برای تحولی واقعی در چین را به همان اندازه ضروی دانست.

وی اینترنت و نقش اطلاع‌رسانی آن را در عرصه موضوعات اجتماعی و سیاسی در چین بااهمیت خواند. وی افزود، به رغم مهارت سانسورگران چینی و سرکوب وسیع اینترنتی، سیل اطلاعات در شبکه مجازی باعث شده که حتا سانسورگران نیز عاجز از اتخاذ خط‌مشی روشن در فیلترینگ اخبار و اطلاعات باشند.

شی مینگ برغم گستردگی سانسور اینترنتی در چین، به ناکامی دولت در این زمینه اشاره کرد و افزود، این تلاش‌ها در ایران نیز سرانجام به شکست خواهد انجامید.

شهرام اسلامی

رادیو آلمان

عذر سفیر رژیم ایران در آلمان را این بار به دلیل" بحران اقتصادی یونان" خواستند
جلسه 5 مه با سفیر جمهوری اسلامی لغو شد،میتینگ هم برگزار نمی شود

جامعه آتلانتیک آلمان بار دیگر اعلام نموده بود که که در تاریخ ٥ مه ٢٠١٠ میزگردی را تحت عنوان " موقعیت منطقه ای جمهوری اسلامی ، سیاست امنیتی آن و موضع آلمان" با شرکت سفیر جمهوری اسلامی ،علیر ضا شیخ عطار و امید نوری پور،کارشناس امور امنیتی حزب سبزهای آلمان و یکی از مسولین جامعه آتلانتیک آلمان در استودیوی تلویزیون نیمه دولتی آ.ر.د (ARD) برگزارمی نماید. ما در اعتراض به این میزگرد طی نامه ای از این جامعه خواستار لغو این دعوت شدیم و شرایط نقض آشکار حقوق بشر و نقش این شیخ را در کشتارو سرکوب مردم کردستان درسالهای ١٩٨٥-١٩٨٠ و حمایت همه جانبه او در دفاع از جنایات رژیم اسلامی ایران را یادآور شدیم و اعلام نمودیم که در صورت عدم اجرای فوری این خواست، درمقابل محل برگزاری این میزگرد دست به اعتراض خواهیم زد

این جامعه که تنها منافع سیاسی - اقتصادی دولت آلمان را دنبال می کند ،تحت فشار افکار عمومی مجبوربه لغو این میزگرد شد. آنان در خبری کوتاه اعلام نمودند که " بعلت پخش برنامه های ویژه پیرامون کمک های اقتصادی دولت آلمان به کشور یونان نمی توانند از استودیوی تلویزیون آ.ر.د استفاده کنند و این میزگرد در ماه جولای برگزار خواهد شد

لازم به یادآوری است که قرار بود این نشست در تاریخ ٢٤ فوریه ٢٠١٠ برگزار شود اما به دلیل اعتراضات اپوزیسیون ایران ، نیروها و شخصیت های آلمانی این میزگرد لغو شد. دلیل برگزارنشدن این جلسه را "کمی جا و تعداد بیشمار علاقه مندان " اعلام نموده بودند

ما اجازه نمی دهیم که نمایندگان رژیمی که بیش ازسه دهه ، اعدام ، سنگسار،شکنجه ، دستگیری فعالین حقوق زنان، سرکوب دانشجویان و اقلیت های ملی و مذهبی را در دستور کار خود قرار داده ، حجاب اجباری را بر زنان ایران تحمیل نموده ، کارگران را دسته دسته دستگیرو روانه زندان می نماید ، در مجامع بین المللی حضور یابند. در آینده نیز مانع از هرگونه تلاشی خواهیم شد که برای تامین منافع سیاسی و اقتصادی خود با جنایتکاران رژیم اسلامی ایران بر سر میزهای بحث و گفتگو و مذاکره می نشینند

سران رژیم جمهوری اسلامی ایران باید به جرم جنایات علیه بشریت محاکمه شوند

٤ مه ٢٠١٠

انجمن رنگ انتخاب دمکراتیک

ایرانیان سکولار طرفدار دمکراسی و آزادی- برلن

کانون پناهندگان سیاسی ایران- برلن

کمیته دفاع از زندانیان
کاریکاتور
پیام صلح آمیز...

Sonntag, 2. Mai 2010

دو تن از بازداشت شدگان حوادث پس از انتصابات به 8 سال حبس محکوم شدند
دو تن از معترضان به نتیجه انتخابات از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب در مجموع به 8 سال زندان محکوم شدند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، دو تن از معترضان به نتیجه انتخابات آقایان "سعید حدری" و "مرتضی لایقی" از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی "صلواتی" هر کدام به 4 سال حبس تعزیری محکوم شدند.

نامبردگان صبح امروز جهت ابلاغ حکم به شعبه 15 دادگاه انقلاب منتقل شدند و در تمامی روند دادرسی نیز از داشتن وکیل محروم بودند.

پیشتر قادر رحیمی از دیگر متهمان این پرونده نیز به یک سال حبس به مدت 5 سال تعلیق محکوم شده بود. وی در از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب به صورت غیر حضوری محاکمه شد.
چند خبر کوتاه
برگزاری مراسم روز معلم در کوه آبیدر سنندج

روز جمعه 10 اردیبهشت ماه به دعوت انجمن صنفی معلمان استان کردستان تعدادی از معلمان در ارتفاعات کوه آبیدر سنندج روز معلم را جشن گرفتند.

در آغاز مراسم یکی از سخنرانان توضیح داد که معلمان قصد داشتند تا در تاریخ 3 مهرماه همزمان با معلمان جهان این روز را جشن بگیرند اما با مخالفت کارگزاران رژیم مواجه شدند.در این مراسم چند تن از معلمان به ایراد سخنرانی و شعرخوانی پرداختند و در پایان قطعنامه ای این روز قرائت گردید. در سطور نخستین این قطعنامه که شامل دو بند است چنین آمده، دوباره در آستانه دوازدهم اردیبشت روز معلم قرار داریم. اما چونان سال های گذشته با دلی پر از اندوه و گلویی پر از بغض و صدایی گرفته از خشم، به استقبال چنین روزی می رویم. روزی که تقویم های رسمی، روز معلمش خوانده اند. روز کسانی که در کلاس های درس، دنیایی بهتر را بر دل تاریک تخته سیاه حک کرده و پیش چشمان حزین کودکان می گذارند و شعله امید را در دل های کوچک شان زنده نگاه می دارند. اما دریغ که در دل این "شعبده بازان لبخند در شب کلاه درد" اندوهی جانکاه بر پاست، اندوه همکاران دربند، اندوه فرزاد کمانگر و رسول بداقی، هاشم خواستار و دیگر عزیزان زندانی.

****************

احضار پنج نفر از فعالین کارگری به اداره اطلاعات سنندج

روز جمعه 10 اردیبهشت ماه "شریف ساعدپناه، شیث امانی، صدیق کریمی، اسماعیل کاظمی و خالد سواری" از اعضای هیت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران در سنندج به اداره اطلاعات این شهر احضار شدند.

مامورین امنیتی پس از احضار این کارگران ضمن بازجویی از آنان در مورد مراسم اول ماه مه در سنندج از آنان خواستند تا اقدام به برگزاری مراسم روز جهانی کارگر ننمایند و نیز در هیچ مراسمی شرکت نکنند.

***************

برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در شهر سقز

جمع کثیری از زنان و مردان کارگر، اول ماه مه روز جهانی کارگر را در شهر سقز گرامی داشتند.

به گزارش کمیته هماهنگی برای كمك به ایجاد تشکل های کارگری مراسم بزرگداشت روز جهانی کارگر توسط جمع کثیری از مردم سقز در کوه "جاقل" این شهر برگزار شد. در جریان این مراسم ابتدا برای احترام به جانباختگان راه آزادی طبقه کارگر یک دقیقه سکوت اعلام گرديد. سکوت با یک قطعه شعر شکسته شد. سپس محمود صالحی در مورد روز جهانی کارگر سخنانی ایراد کرد و به دنبال آن یک مقاله توسط یکی از حضار قرائت شد. در ادامه یک قطعه شعر تحت عنوان "من کارگرم" از طرف یکی دیگر از شرکت کنندگان به حضار تقدیم گردید. مراسم با ارائه مطلبی از طرف یکی از دانشجویان شرکت کننده ادامه پیدا کرد و در نهایت با قرائت قطعنامه سراسری تشکل های کارگری به مناسبت اول ماه مه 89 به پایان رسید.

**************

شادباش بهزاد خوشحالی نويسنده ي كرد به فرزاد كمانگر در روز معلم

فرزاد عزيزم! روزت مبارك

شادباش بهزاد خوشحالی نويسنده ي كرد به فرزاد كمانگر در روز معلم

روزي كه رداي آموختن به تن كردم، نمي دانستم با عشق، پنجه در پنجه ي ناداني ام مي افكني و در انتهاي جاده ي تدريج، با وسعت عاشقي، دانستن را در وجودم به شكوفه مي نشاني.اكنون واژگان را ناب مي نويسم، تنها با نام خودت، بي زنگار، تنها براي خودت و با مسيحا گرماي نَفَست...

اكنون به ياد تنهايي هايت در سياه چاله ي به زنجير كشيده ي وسعت انديشه ات، روياهايم را قلم مي زنم. دل نوشته هايم را نثار عشق بي پايانت مي كنم، بي تاباب امّا صميمي، مثال خودت....فرزاد عزيزم! روزت مبارك.منبع:وبلاگ تنهایی

***************

احضار و بازجویی از سروه ویسی دانشجوی کرد

سروه ویسی ، ۲۳ ساله، اهل مریوان و دانشجوی ترم پنجم مدیریت ورزشی دانشگاه الزهرا تهران مجدداً احضار و بازجویی شد.

سروه ویسی روز چهارشنبه به دادسرای مستقر در زندان اوین تهران احضار و در آنجا بدون حق برخوداری از وکیل مورد بازجویی قرار گرفت و بازپرس بار دیگر اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام را روبروی این دانشجوی کرد کرده است. اتهامی که نامبرده پیشتر نیز آن را به کلی انکار کرده است.

گفتنی است سروه ویسی در روز ۲۵ آبان ماه سال ۱۳۸۸ همراه با لیلا محمدی و پخشان عزیزی و چهار دانشجوی دیگر

در گردهمایی اعتراض آمیز دانشجویان کرد دانشگاه تهران به اعدام احسان فتاحیان بازداشت و مجموعاً ۲۵ روز را در سلول انفرادی همراه با شکنجه جسمی و روحی و ۸۴ روز را در بند عمومی گذرانده بود. نامبرده هم اکنون به قید وثیقه آزاد است.

هشدار عفو بین الملل در مورد خطر اعدام جعفر کاظمی
سازمان عفو بین الملل با انتشار بیانیه‌ای اضطراری نسبت به اعدام جعفر کاظمی در روزهای آینده هشدار داده است متن این این بیانیه به این شرح است

خطر قريب الوقوع اعدام در ايران

يك ايراني بنام جعفر كاظمي در معرض خطر قريب الوقوتع اعدام به اتهام شركت در تظاهرات ضد دولتي و براي ارتباط ادعايي با گروه اپوزيسيون ممنوعه سازمان مجاهدين خلق ايران (PMOI ) قرار دارد. وي در هر زماني ممكن است اعدام شود.

جعفر كاظمي سال 19يا 18سپتامبر 2009 در پي اعتراضات توده اي ضددولتي كه در 18سپتامبر برگزار كرديد دستگير و به زندان اوين منتقل گرديد. وي متهم به شركت در اعتراضات, كه صدها هزارتن در آن شركت كرده اند, شده ولي متهم به ارتكاب هيچ عمل خشونت باري نگرديده است.

وي به جرم “دشمني با خدا” محكوم به مرگ شده است و هم چنين گمان مي رود به “تبليغ عليه نظام” محكوم شده باشد. وي به همراه حداقل يك تن ديگر به نام محمد علي حاج آقايي, كه گمان مي رود مواجه با اتهامات مشابهي ست محاكمه گرديده است ولي عفو بين الملل اطلاعي در مورد اينكه آيا وي نيز به مرگ محكوم شده باشد ندارد. جعفر كاظمي بنابر گزارش ها طي ماه ها توسط نيروهاي امنيتي بازجويي شده و براي اقرارهاي تلويزيوني تحت فشار قرار گرفته كه وي امتناع كرده است. در 26آوريل 2010 به وي اطلاع داده شد كه حكم مرگ وي توسط دادگاه فرجام تاييد شده است.

وكيل وي, كه دسترسي محدودي به موكل خود داشته است درخواست كرده است كه دفتر رييس قوه قضاييه تجديد نظر به عمل بياورد. هم اكنون اعدام در هر زماني قابل اجراست مگر اينكه اين درخواست پذيرفته شود.

جعفر كاظمي قبلا براي عضويت در PMOI در سالهاي 1980 يا 1990 زنداني بوده است. يكي از پسران وي عضو PMOI و در كمپ اشرف زندگي مي كند كه محل اقامت اعضاي PMOI در عراق است. نفرات ديگر كه در ارتباط با اعتراضات پس از انتخابات در معرض حكم اعدام هستند, عبارتند از: امير رضا عارفي, محمد امين وليان, مطهره (سيمين) بهرامي, همسر وي محسن دانشپور مقدم, پسر آنها احمد دانشپور و دو دوست هادي قائمي و ريحانه حاج ابراهيمي, يك خانم, و عبدالرضا قنبري.

(پس از قيد آدرس هايي كه اين نامه بايد به آنها ارسال شود توضيح اضافي در مورد سير وقايع از سال گذشته تا اكنون در انتهاي اين ارجنت اكشن داده شده است و مينويسد از زمان شروع تظاهرات ژوئن 2009 تاكنون 5000 نفر دستگير شده اند كه فقط 1000 تن در تظاهرات روز عاشورا دستگير شدند.)

30آوريل 2010

منبع :وبلاگ نویسان علیه اعدام