Samstag, 27. Februar 2010

اعدام ۸ نفر دیگر در ایران
بنا به گزارش برخی رسانه ها ،هشت نفر دیگر در ایران تحت عنواین مختلف به دار آویخته شدند.

3 نفر به جرم قتل چند پلیس در بیرجند به دار آویخته شدند. اجرای احکام اعدام در حضور خانواده مقتولین صورت گرفت. در کرمان نیز ۵ نفر دیگر به جرم قاچاق مواد مخدر اعدام شدند.

به گزارش رسانه های حکومتی ، دادگستري خراسان جنوبي اعلام کرد سه تن از افراد مسلح امروز در بيرجند به دار مجازات آويخته شدند. اين افراد که اخيرا در شرق کشور جمعي از مامورين انتظامي را به شهادت رسانده اند، بر اساس حکم دادگاه انقلاب اسلامي به اعدام محکوم شده بودند. حکم صادره که به تاييد دادستاني کل کشور نيز رسيده است با حضور خانواده هاي شهدا در بيرجند به مرحله اجرا در آمد.

روابط عمومي دادگستري کرمان نیز اعلام کرد: پنج تن از قاچاقچيان مواد مخدر با حکم دادگاه انقلاب اسلامي کرمان به دار مجازات آويخته شدند. حکم اعدام روح الله.خ، سعيد.م، شکرالله. ن، فريدون.ن و ذبيح الله.خ که اعضاي يک باند قاچاق مسلحانه مواد مخدر بودند در زندان کرمان به اجرا درآمد .

به گزارش سازمان‌‌ها‌ی مدافع حقوق بشر در سال گذشته میلادی بیش از ۳۰۰ نفر در ایران اعدام شدند. ایران در کنار چین، عربستان سعودی، پاکستان و آمریکا جزو پنج کشوری است که ۹۵ درصد احکام اعدام در جهان را صادر می‌کند

Freitag, 26. Februar 2010

تدارک اجرای نمایشنامه پا بوسی خامنه ای جنایتکار و برائت از "فتنه سبز"
شرفیابی وانابه در حضور رهبری؛ ادامه سریال دادگاههای نمایشی و اعترافات ساختگی

خبرها از تهران حاکی از اجرای نمایش تازه ای تحت عنوان" شرفیابی و درخواست عفو و انابه در حضور رهبری"است.

خبرنگار جرس از تهران گزارش می دهد که مسئولان نظام جمهوری اسلامی در تدارک اجرای نمایشنامه جدیدی برای ایام میلاد پیامبر (ص) هستند.

گفته می شود که قرار است که کلیه زندانیان بازداشت شده بعد از انتخابات که تحت فشار بازجویان تن به مصاحبه داده بودند، به دفتر رهبری رفته و دو نفر از آنان با تشکر از رهبری و برائت از "فتنه سبز" رسما درمحضر رهبری توبه کرده و ایشان نیز توابین را مشمول عفو قرار دهند.

خبرنگار جرس می افزاید که قرار است کلیه جوانان بازداشت شده در وقایع بعد از انتخابات که ارتباط خود را با بازجوهایشان حفظ کرده اند نیز به عنوان سیاهی لشکر در این نمایشنامه شرکت کنند.

از سوی دیگرشرط آزادی بسیاری از جوانانی که هنوز در زندان هستند نیز حضور در این مراسم اعلام شده است.

صحنه گردانان این نمایش برای اجرای نقش اصلی دکتر محمد رضا تاجیک (از مشاورین میرحسین موسوی) ، مهندس محمد عطریان فر (از اعضای ستاد موسوی و عضو حزب کارگزاران) و حجت الاسلام سید محمد علی ابطحی (از مشاورین کروبی و رئیس دفتر خانمی) را در نظر گرفته اند.

گفته می شود که دکتر سیعد حجاریان برغم فشارهای فراوان به دلیل دشواری تکلم توانست از ایفای نقش شانه خالی کند.

خبرنگار جرس می افزاید این افراد بارها نقشی را که به آنها سپرده شده تمرین کرده اند.

کارگردانان این نمایش که الگو برداری از شیوه های زمان استالین است، هنوز در مورد اینکه نقش اول و دوم را چه کسی به عهده بگیرد و سناریو در کدام روز اجرا شود به تصمیم نهائی نرسیده اند.

شنیده ها حاکی از آن است که علت اصلی اجرای این سناریوی جدید افسردگی شدید آقای خامنه ای بعد از استماع شعار های تظاهرکنندگان ماههای اخیر علیه وی است. رهبر جمهوری اسلامی در دیدار آیت الله موسوی اردبیلی با وی بشدت از شعارتظاهرکنندگان علیه خود گلایه کرده بود.

گفته می شود که خانواده این زندانیان در حال تحمل بیشترین فشار هستند.

Donnerstag, 25. Februar 2010

ادامه تجمع شبانه خانواده ها و مردم منجر به آزادی تعداد دیگری گردید
بنابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،با حضور و تلاش مستمر خانواده ها و مردم تهران تعداد دیگری از دستگیرشدگان اخیر آزاد شدند وبه آغوش گرم خانواده ها و مردم حاضر در مقابل زندان اوین بازگشتند.

روز پنجشنبه 6 اسفند ماه از ساعت 17:30 تعداد زیادی از خانواده های دستگیر شدگان ، زندانیان آزاد شده اخیر و مردم تهران در مقابل زندان به تجمع شبانه خود ادامه دادند و خواهان آزادی بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی شدند.تعدادی از خانواده با جعبه های شیرینی به میان حاضرین آمدن و اقدام به پخش شیرینی در بین آنها نمودند.

تلاش و کوشش بی وقفه و مستمر خانواده های دستگیر شدگان و حمایت بی دریغ مردم تهران باعث گردید که تعداد دیگری از دستگیر شدگان آزاد شوند. تعداد کسانی که تا ساعت 19:30 آزاد شدند به بیش از 12 نفر می رسد. در بین رهایی یافتگان از بند ولی فقیه خانم سمیه رشیدی فعال حقوق زنان و از دانشجویان ستاره دار دیده می شد.

یکی از زندانیان سیاسی بنام ایمان سهراب پورکه از دستگیر شدگان خرداد ماه بود و در بند 350 زندان اوین در بازداشت بسر می برد جزء آزاد شدگان شب گذشته بود.

هنگامی که زندانیان سیاسی از درب مخوف اوین خارج می شدند با شور و هیجان بی نظیر خانواده ها و حاضرین مواجه می شدند. خانواده ها و مردم همانند شبهای گذشته با دست زدنهای ممتد و سوت کشیدن اوج احساسات خود را بیان می کردند.

زندانیان سیاسی آزاد شده با بالا بردن دستان خود به علامت پیروزی ،دست تکان دادن و لبخند زدن تشکر خود را از خانواده ها و حاضرین ابراز می داشتند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

06 اسفند 1388 برابر با 25 فوریه 2010


آلمان برای تشدید تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی اعلام آمادگی کرد
صداعظم آلمان برای تشدید تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی اعلام آمادگی کرد

به گزارش رادیو آلمان ، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان ضمن اعلام آمادگی برای تشدید تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی‌، خواستار موضع‌گیری مشترک جامعه ‌بین‌الملل در قبال ایران شد. آنگلامرکل در گفت‌وگو با روزنامه "فراکفورته‌آلگماینه" چاپ پنج‌شنبه ۲۵ فوریه گفت:«دولت‌های بین‌الملل در حال حاضر روی تشدید تحریم‌های جمهوری اسلامی در صورت عدم همکاری این کشور، کار می‌کنند.» صدراعظم آلمان همچنین از کشورهای مانند چین و روسیه که تا کنون مردد بودند خواست، مسئولیت‌پذیری خود را در عرصه بین‌الملل نشان دهند و در تصویب تحریم‌ها علیه ایران همکاری کنند.

Dienstag, 23. Februar 2010

کینه از برخورداری غیرخودی‌ها

دانیال جعفری ، خودنویس:تفکری که به خود اجازه می‌دهد خلاف قانون جمهوری اسلامی، هر چند سال یک بار خاک کوی دانشگاه را به توبره بکشد ناظر بر این فرض است که برخورداری در جمهوری اسلامی مشروط به وفاداری محض به بالاترین قدرت است: حزب خدا بودن یعنی فاشیسم اسلامی.

بی بی سی فیلم منتشر نشده ای از شب حمله به کوی دانشگاه را به نمایش گذاشته است.

یکی دو نکته در موردش به نظرم جالب آمد :

به نظر می‌آید که درز این ویدیوی مشکوک یا از بولتن‌های خبری داخلی است که وزارت اطلاعات تهیه می‌کند، یا از سوی خود بسیجی ها/نیروی انتظامی. تصویری که از دستگیری نشان داده می شود ممکن است که با استانداردهای انسانی نخواند، ولی از نظر ایشان نشانه «رافت اسلامی» است که فقط با باتوم فرد دستگیر شده را می‌زنند و سراغ شیشه نوشابه نمی‌روند. لابد باید تشکر کرد از سردارانی که یکی یکی هم در حال بازنشسته شدن هستند.

. ابزارهایی که دست بسیجی‌ها و لباس شخصی‌ها دیده می‌شود برای من جالب بود: تقریبا همه‌شان دوربین‌های حرفه‌ای حمل می‌کنند ( عکس هنری می‌خواستند بگیرند که با دوربین‌های کامپکت عملی نبوده؟) به علاوه تقریبا همه مسلحند. یکی‌شان که از همه جالب‌تر است، یک تفنگ پینت بال دارد، لابد با خود آورده تا عناصر اغتشاش را علامت بگذارد.

.حرف هایی که از دهان‌شان بر فیلم ثبت شده هم داستانی جالب است: هر چند سال یک بار رسم است که لباس شخصی‌ها و حزب خدایی‌ها ، قاطی می‌کنند و شکیبایی‌شان را از دست می‌دهند ، چون همه سوبسیدها و امتیازاتی که برای ایشان جهت ورود به این کوی و استفاده از امکاناتش برقرار شده ظاهرا جبران کمبودهای استعدادی‌شان را نمی‌کند. دوپینگ حکومت به ابعاد خجالت باری برای حقنه کردن «خودی» ها رسیده است، دو دهه بعد از پایان جنگ هنوز سهمیه رزمنده و بسیجی رسما اعمال می‌شود و همه اینها مازاد بر سفارش‌هایی ست که یکی دو صفر! از رتبه بعضی‌ها بر می‌دارد تا بتوانند از این امکانات استفاده کنند. اما هم چنان بنا به اعتراف حکومتی‌ها بیش از هفتاد درصد دانشجویان مخالفت علنی با حاکمیت دارند. ظاهرا در این امکانات نسبتا محقر کوی، حقارتی نهفته است که آتش حسد این‌ها را روشن نگه می‌دارد ، میانه فحش ها می توانید رد این حسادت را بیابید ، وقتی بر سر دانشجوی کتک خورده و بر زمین مانند تروریست انداخته شده فریاد می‌زند که «فکر کردی که چی، اومدی اینجا که چی».

به نظر نمی‌رسد که بحث بر سر برخورداری یک گروه از جوانان از امکانات دولتی و محرومیت گروه دیگر باشد: حزب خدایی‌ها برای خودشان سهمیه دارند، ان هم تقریبا از همه جا. بودجه های سرسام آور سازمان های بسیج و رزمندگان و مساجد و سازمان تبلیغات اسلامی و ... بخشی‌اش خرج دوربین‌های آخرین مدل و ابزار ضدشورش می‌شود. بیشتر ظاهرا شکایت از برخوردار بودن یک عده‌ای دیگر، علی‌رغم بی اعتقادی‌شان است. اعتراض‌شان را بخواهیم فروبکاهیم به یک اصل، می‌شود وفاداری به پیشانی قدرت. اینکه چرا یک عده علی‌رغم مخالفت با نهاد قدرت، «برخوردار»اند. دستور العمل و سخنرانی و بخش نامه‌های چند ماهه اخیر برای پاکسازی را هم باید نوعی دلجویی از این تفکر دانست.

از لابلای بدوبیراه و تصاویر خشونت آمیز، می‌شود یک تئوری تمام قد سیاسی استخراج کرد. وفاداری محض به قدرت برای برخورداری، یا چیزی که زمانی نام ساده‌اش فاشیسم بود

فاجعه کوی دانشگاه، لبخند خامنه ای، خون گریه مردم
پخش تصاویر دهشتناک سرکوب خونین کوی دانشگاه و ضرب و شتم وحشیانه پاک ترین فرزندان این ملت که با دوربین نیروی انتظامی تصویربرداری شده بود همانند سطل نجاستی بر سر و روی خامنه ای خالی شد. صحنه های دلخراشی که دنیا را تکان داد، توسط خود جنایتکاران برای نمایش نزد رهبر حقیرشان تهیه شده بود تا دیکتاتور با دیدن آنها آرامش پیدا کند، ولی همین تصاویر، ملت ایران را بآتش کشید.

خامنه ای پیشاپیش برای سرپوش گذاشتن بر جنایاتی که خود دستور دهنده اش بوده در اظهارات سفیهانه ای گفته بود: «سازماندهی اعتراض ها به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری منجر به هتک آبروی نظام در مقابل ملت ها شد و عده ای سعی دارند به جای این موضوع، نحوه برخورد با زندانیان در بازداشتگاه کهریزک و حمله به کوی دانشگاه را به عنوان موضوع اصلی مطرح کنند. هتک آبروی نظام در مقابل ملتها مسئله اصلی است نه "کهریزک یا کوی دانشگاه".»

مردم کشورمان در این چند ماهی که بفرمان خامنه ای بخاک و خون کشیده شدند، القاب و صفتهای مناسبی که شأن واقعی رهبر را نشان می داد بر علیه وی بکار بردند ولی تصاویر مستند فاجعه کوی دانشگاه نشان می دهد که مردم تا چه حد نسبت به وی ارفاق نموده و ادب بخرج داده اند.

قبلاً هم در مطلبی چند ماه پیش بیان شده بود که دستور حمله به کوی دانشگاه و سرکوب خونین فرزندان راستین میهن، تصمیم شخص خامنه ای بوده که خواستار نابودی «جلودارهای دشمن» شده بود. هم او در شهریورماه برای فریب افکار عمومی و تطهیر دستان خونینش، حمله به کوی دانشگاه را جنایت نامیده و وعده برخورد با عاملان آنرا داد. در حالیکه زیردستان رهبر همواره طوطی وار اظهارات وی را تکرار می کنند، اینبار بطور غیر منتظره ای همه ملیجک های رهبری بجای نشخوار فرمایشات سرکرده اشان، بر خلاف جهت وی حرکت کرده و اولین نفر فرمانده سپاه بود که اعلام کرد سپاه هیچ نقشی در حمله به کوی دانشگاه نداشته است، بلافاصله فرمانده نیروی انتظامی اظهارات مشابهی را تکرار نمود و دست آخر دو روز بعد از افاضات رهبری، رئیس دولت کودتا بدون برنامه قبلی به نماز جمعه رفت تا اعلام کند که هیچ کدام از نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی نظام در حمله به کوی دانشگاه شرکت نداشته اند و به این ترتیب یکپارچه در مقابل مانور خامنه ای برای یافتن قربانی و انداختن مسئولیت این جنایت ننگین بر گردن دیگران ایستادند و با این حرکت به وی فهمانیدند که نمی تواند از زیر بار مسنولیت فرمان صادره اش شانه خالی نموده و خود را به نفهمی بزند، فدائیان رهبر حاضر نشدند ننگ حمله به کوی دانشگاه را بپذیرند.

نیروی انتظامی و نیروهای نظامی، حتی در کوچکترین تصمیمات خود نظر بیت رهبری را جویا می شوند و تا نظر مثبت رهبر را بصورت کتبی نگیرند اقدامی نمی کنند. حتی فرماندهان ارشد نیز در مقابل دادسرای نظامی که تحت نظر مستقیم رهبری است مصونیتی ندارند و از دیرباز هیچ فرمانده ای از ترس سازمان قضائی نیروهای مسلح، بدون ابلاغ کتبی، کاری را انجام نمی دهد تا بعداً برایش پرونده سازی نشود.

نیروی انتظامی بدون دستور کتبی خامنه ای هرگز وارد چنین عملیات گسترده و خطرناکی نمی شود که به کوی دانشگاه حمله نماید. اما خامنه ای در مقام یک دیکتاتور باید حداقل اینقدر شهامت داشته باشد که پای اعمال خود بایستد. دیکتاتور بودن قابل افتخار نیست ولی دیکتاتور بزدل بودن واقعاً مایه ننگ است.

خامنه ای مطمئن باشد که حتماً یکی از جلسات محاکمه اش، علاوه بر کهریزک و اوین، در کوی دانشگاه برگزار خواهد شد و آنروز دور نیست.


رژیم :عبدالمالک ريگی دستگیر شد
سایت حکومتی عصر ایران نوشت:وی که سرکرده يک گروهک تروريستي در شرق ايران به شمار می رود ، صبح امروز به دام نیروهای امنیتی افتاد.

ريگي عامل قتل دهها تن از شهروندان بيگناه است که عمدتا در مناطق شرقي کشور دست به اقدامات تروريستي مي زده است.

در همین باره ، دادستان عمومي و انقلاب زاهدان جزئيان بيشتري از نحوه و زمان دستگيري عبدالمالك ريگي بيان كرد.

محمد مرزيه دادستان عمومي و انقلاب زاهدان در گفتگو با فارس با اشاره به دستگيري "عبدالمالك ريگي " سركرده گروهك تروريستي موسوم به جندالله گفت: دستگيري ريگي با برنامه‌ريزي اطلاعاتي و امنيتي در اوايل صبح امروز سه‌شنبه صورت گرفت.

وي افزود: دستگيري ريگي با اقدامات اطلاعاتي‌ كه مدت‌ها در حال انجام بود، به سرانجام رسيد و در حال حاضر نيز وي وارد خاك ايران شده است و تحويل مقامات امنيتي و قضايي خواهد شد.

دادستان عمومي و انقلاب زاهدان در ادامه تاكيد كرد: ‌عمليات دستگيري عبدالمالك ريگي عملياتي غافلگيرانه بود و وي در حال حاضر در اختيار نيروهاي اطلاعاتي است.

ترور‌هاي متعدد از جمله ترور برخي مقامات سپاه پاسداران، قاچاق مواد مخدر،‌آدم ربايي و ايجاد آشوب در منطقه از جمله اقدامات اين تروريست است.

اخبار تکمیلی در این زمینه متعاقبا اعلام خواهد شد.

Sonntag, 21. Februar 2010

دیلی تلگراف: در نتیجه مماشات برادعی با رژیم ایران جهان اکنون مکان بسیار خطرناکتری شده است
دیلی تلگراف، اول اسفند، در مورد سیاستهای رئیس پیشین آژانس بینالمللی اتمی در زمینه فعالیتهای هسته‌یی رژیم ایران نوشت: در نتیجه سیاست مماشات البرادعی با رژیم ایران بود که جهان اکنون مکان بسیار خطرناکتری شده است.دیلی تلگراف افزود آیا تا کنون کسی متوجه شده است حالا که البرادعی ریاست آژانس بینالمللی اتمی را برعهده ندارد ما به یکباره ارزیابی واقعی تری از رژیم ایران و اهداف آن از برنامه اتمی اش، مشاهده می‌کنیم؟ سالهاست که آژانس بینالمللی انرژی اتمی حتی وقتی با گویاترین اسناد مبنی بر تلاش رژیم ایران برای گمراه کردن جهان نسیت به نیات واقعی اش مواجه میشد و حتی تیمهای بازرسی به اورانیوم به شدت غنی شده دست میافتند سعی میکرد آنرا کمرنگ کند و حتی آژانس را از این بابت توجیه کرده بود. حالا که آقای البرادعی دیگر با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی کار نمیکند ما ارزیابی‌ هوشیارانه تری از آنچه که نیت رژیم ایران است دریافت می‌کنیم. دیلی تلگراف در ادامه این مقاله نوشت: بطور مشخص یوکیا آمانو در این گزارش گفته است تهران اکنون باندازه مکفی اورانیوم برای یک بمب را پردازش کرده است. این یک عزیمت و تفاوتِ تکان‌دهنده و مهم نسبت به ارزیابیهای محافظه‌کارانه آقای البرادعی است و حتی این سؤال را پیش می‌آورد که او چه نقشی بازی میکرده است؟دیلی تلگراف نتیجه گیری کرد، در سایه آقای البرادعی بود که حالا رژیم ایران در برنامه اتمی بسیار پیش رفته است زیرا وی مانع علنی شدن حقیقت فعالیتهای رژیم ایران شد.
قطع تلفن منازل خانواده های زندانیان سیاسی به دلیل مصاحبه
نیروهای امنیتی، تلفن منازل خانواده دو زندانی سیاسی را به دلیل گفتگو با رسانه ها قطع کردند.نیروهای امنیتی تحت عنوان حراست مخابرات، تلفن منازل مسکونی خانواده های زندانیان سیاسی، احمد کریمی و حامد روحی نژاد را به دلیل گفتگو با رسانه ها قطع کرده اند.این اقدام بدون توضیح خاصی به خانواده های مورد اشاره صورت گرفته است و تنها پس از پیگیری از اداره مخابرات، بخش حراست این اداره قطع کردن تلفن های آنان را به دستور نهادهای امنیتی به دلیل گفتگو با رسانه ها اعلام کرده است و عنوان داشته است بدون اجازه نهادهای امنیتی وصل مجدد خطوط تلفن منازل آنان مقدور نیست.لازم به ذکر است اقدام کم سابقه نیروهای امنیتی و همچنین بخش حراست اداره مخابرات فاقد هرگونه پشتوانه قضایی است.منبع خبر : خبرگزاری هرانا