Dienstag, 12. März 2013


«خودکشی یک پناهجوی ایرانی در کمپ پناهندگی شهر هوف آلمان»

ایرانِ من به نقل از دویچه وله فارسی : به گفته دو پناهجوی ایرانی در کمپ پناهندگی شهر هوف آلمان، حامد سمیعی پناهجوی ۲۸ ساله ایرانی، به دلیل "افسردگی شدید ناشی از بلاتکلیفی" شامگاه پنج‌شنبه ۱۷ اسفند با خوردن بیش از ۷۰ قرص خودکشی کرده است.

  


به گفته دو پناهجوی ایرانی، حامد سمیعی  ۲۸ ساله که از بیست ماه پیش به آلمان آمده و درخواست پناهندگی داده بود، شامگاه پنج‌شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۱ (۷ مارس ۲۰۱۳)، به دلیل "افسردگی ناشی از بلاتکلیفی و فشارهای ناشی از وضعیت پناهندگی"، در کمپ پناهندگی شهر هوف واقع در ایالت بایرن آلمان با خوردن بیش از ۷۰ قرص خودکشی کرده است.


علی سلمانی از دوستان حامد که او هم  پناهجوست و در همین کمپ پناهندگی زندگی می‌کند با اعلام این خبر به دویچه وله گفت: «صبح جمعه (۱۸ اسفند) یکی از پناهندگان دید در اتاق حامد باز است و او فوت کرده است. وقتی آمبولانس آمد گفتند ۵ ساعت پیش فوت کرده است.»

به گفته علی سلمانی، حامد سمیعی  بیست ماه پیش در  آلمان درخواست پناهندگی داده بود، اما در این مدت نه جواب مثبت گرفته بود و نه جواب منفی. به همین خاطر خیلی افسرده و ناراحت بود و اصلا با کسی هم صحبت نمی‌کرد.

آن طور که این پناهجوی ایرانی می‌گوید در کمپ پناهندگی شهر هوف آلمان ۱۵ ایرانی زندگی می‌کنند که برخی از آن‌ها سال‌هاست منتظر جواب پناهندگی خود هستند.

جسد حامد سمیعی  در سردخانه

به گفته علی سلمانی، جسد حامد سمیعی هم‌اکنون در سردخانه شهر هوف است. او می‌گوید: «به خانواده حامد سمیعی  در ایران خبر خودکشی او را دادیم. خانواده برای انتقال جنازه به ایران پول کافی ندارد. متاسفانه مسئولان تامین اجتماعی شهر هوف و شهرداری هم هزینه انتقال جسد به ایران را تقبل نمی‌کنند.»

علیرضا قلمی از دیگر دوستان حامد سمیعی  که او نیز در همین کمپ زندگی می‌کند با تایید "افسردگی شدید" حامد سمیعی  به دلیل بلاتکلیفی ناشی از بدون جواب ماندن درخواست پناهندگی، می‌گوید: «سه چهار روز قبل از فوت حامد، من با تعدادی از دوستان پیش او بودیم. حامد گفت خسته است و روحیه‌اش خراب شده است. دوستان به او گفتند که اگر مشکلی داری، برگرد ایران. اما او گفت که من الان بیست ماه است در این‌جا هستم، بعد از بیست ماه کجا بروم. ما نمی‌دانیم که چی شد و چه چیزی در روحیه‌ی این جوان تاثیر گذاشته بود که به چنین نتیجه‌ای رسید.»

به گفته علیرضا قلمی، پس از خودکشی حامد سمیعی ، دیگر پناهجویان ایرانی برای انتقال جسد او به ایران به اداره تامین اجتماعی و شهرداری شهر هوف مراجعه کردند ولی آن‌ها گفتند "به ما ربطی ندارد". علیرضا قلمی می‌گوید: «هزینه‌ انتقال جنازه حداقل بین هشت تا ده‌ هزار یورو خواهد بود. ما هم مستاصل مانده‌ایم که چه‌کار باید بکنیم.»

شرایط بد پناهندگان در ایالت بایرن

پناهندگان در ایالت بایرن آلمان به نسبت دیگر ایالت‌های کشور آلمان شرایط بدی دارند. شرایط بد نگهداری پناهندگان در ایالت بایرن آلمان بعد از خودکشی محمد رهسپار پناهجوی ایرانی در کمپ پناهندگی وورتسبورگ بر سر زبان‌ها افتاد. محمد رهسپار، ۲۹ ساله، حدود یک سال پیش، یکشنبه ۲۹ ژانویه ۲۰۱۲ در کمپ پناهندگی وورتسبورگ واقع در ایالت بایرن آلمان خودکشی کرد. او خود را   از پنجره اتاق‌اش حلق‌آویز کرده بود.

در چند ماه گذشته حرکت‌های اعتراضی نسبت به وضعیت پناهجویان در آلمان بالا گرفته است. راهپیمایی بیش از ۵۰ پناهجو از کشورهایی چون ایران، افغانستان و غنا از وورتسبورگ به برلین یکی از آخرین حرکت‌های اعتراضی پناهجویان بود که انعکاس قابل‌توجهی در رسانه‌ها پیدا کرد. این پناهجویان با هدف جلب توجه افکار عمومی و دولت آلمان نسبت به شرایط زندگی پناهجویان، نداشتن حق کار و نداشتن اجازه خروج از محل اقامت خود، از وورتسبورگ تا برلین راهپیمایی اعتراضی برگزار کردند.

Montag, 11. März 2013

 کمپین حمایت از حق پناهندگی فرهاد متین!article picture
 
فرهاد متین، پناهنده سیاسی ای که چندی پیش نامه ترک خاک خویش را از سوی سازمان های مهاجرتی و پناهندگی کشور نروژ دریافت نموده، از جمله فعالین سیاسی ای است که تعلق خاطراش و زندگی روزمره اش با رهایی طبقه کارگر و زحمتکشان جامعه گره خورده. فرهاد متین از معدود فعالین سیاسی با گرایش سیاسی چپ و کمونیستی است که نه زاده ملیت اش بوده و نه ملیت زادگاه اش را دارد، فعال کمونیست و انقلابی زاده ی شهر تهران که حکومت جمهوری اسلامی او را به دلیل افغانی بودن پدر و مادرش هیچگاه به رسمیت نشناخته و بدین روی هر دم در خطر دستگیری و در حال فرار بوده، بی هویت و طرد شده به توسط تمامی قدرت ها و دولت هایی است که مدتی از زندگی خویش را زیر سلطه آنها سپری نموده و آخرین اش کشوری نیست پرهیاهو که هر دم بر طبل بهترین نمونه دموکراسی جهانی خویش می کوبد و جایزه صلح نوبل را خیرات می کند!

خیر این خیرات صلح آمیز، برای وی چیزی نبوده جز بازگرداندن اجباری او به کشوری که نه تنها کسی را در آنجا ندارد، بلکه سخن گفتن به زبان آن جا نیز برایش به سختی ممکن است، اگر این نا عدالتی نیست پس بازگرداندن او به عنوان یک فعال کمونیست و تحویل او به جمهوری اسلامی افغانستان که مجاهدین تندرو اسلامی آنرا کنترل می کنند عدالت است؟ اما هیچ بعید نیست که رفیق بی وطن ما، هزاران رفیق را در سرتاسر جهان در کنار خویش داشته باشد، چرا که تصویر او برای ما حس زنده ای از انترناسیونالیسم است که هر گاه پرچم مبارزه در گوشه از جهان افرشته شده وی نیز در آنجا حاضر بوده! گام برداشتن در مسیر رهایی طبقه کارگر ایران، فعالیت در خصوص مسئله پناهندگی و نژاد پرستی، حس نفرت از اسلام سیاسی حاکم بر افغانستان، دفاع از حقوق و مبارزه خلق فلسطین تا فعالیت در کنار عناصر سوسیالیست و انقلابی در اشکال گوناگون.

لازم به ذکر است که فرهاد متین نویسنده اصلی وبلاگ آنتی فاشیست های ایران و افغانستان که در حدود 19 هزار بازدید کننده داشته و از همکاران و تهیه کنندگان برنامه ی رادیو اتاق کار است که هر هفته بر روی رادیو پیام کانادا در حال پخش است، می خواهیم بگوئیم حذف او از این وادی و این موقعیت، آیا حمله ای به اپوزیسیون و نیروهای کمونیست، مترقی و جنبش کارگری ایران نیست؟ آیا همین ها برای دولت ایران کافی نیست تا در صورت بازگشت اش به افغانستان یا وی را در همانجا و به واسطه نوکران اسلامی خود در افغانستان و یا از طریق بازگرداندن او به ایران، به دلیل وابستگی و همکاری با نیروی های سوسیالیستی محاکمه نمایند! این امر برای هیچ کدام از ما پوشیده نیست که نظام ایران از آنجا که کوچکترین حقی برای افغانستانی ها قائل نیست آنها را حتی به دلیل جرم های انجام نداده روانه زندان های مخوف نموده و آتش کشیدن خانه هایشان را سازماندهی می کند، توانایی اجرائی نمودن چنین امری را نیز دارد.

از سوی دیگر باز هم بر ما پوشیده نیست که تحویل او به دولت افغانستان برای وی حتی به مراتب خطرناکتر است مگر اینکه دولت نروژ چنین پنداشته باشد که نیروهای حاکم بر افغانستان سابقه ترور و کشتار وسیع کمونیست ها را در پرونده خویش نداشته و هیچ گونه پیوند ایدئولوژیک منطقه ای بین اسلام گرایان تندرو افغانستان و حکومت ایران نیست!

در پایان تقاضای ما از تمامی ارگان های انقلابی و مترقی، نهادها و کانون های کارگری و جمع های دانشجویی و حقوق بشری این است که با حمایت خود از کمپین موجود که تا روز دوشنبه هفته آینده نیز بیشتر وقت ندارد، سهمی در جهت حفظ این نیروی فعال در عرصه های گوناگون داشته باشند.

فرهاد متین کینه از سرمایه داری را در دل جامعه ایران و از طبقه کارگر ایران به ارث برده است، رفقا در هر گوشه از جهان که هستید او را تنها نگذارید!

برای تماس با کمپین از طرق زیر اقدام نمائید:

Abed.rezayi@gmail.com
گزارش ارسال شده به پارس دیلی نیوز
 

چهارشنبه سوری، نماد وحدت ملی