کینه از برخورداری غیرخودیها | ![]() |
دانیال جعفری ، خودنویس:تفکری که به خود اجازه میدهد خلاف قانون جمهوری اسلامی، هر چند سال یک بار خاک کوی دانشگاه را به توبره بکشد ناظر بر این فرض است که برخورداری در جمهوری اسلامی مشروط به وفاداری محض به بالاترین قدرت است: حزب خدا بودن یعنی فاشیسم اسلامی. بی بی سی فیلم منتشر نشده ای از شب حمله به کوی دانشگاه را به نمایش گذاشته است. یکی دو نکته در موردش به نظرم جالب آمد : به نظر میآید که درز این ویدیوی مشکوک یا از بولتنهای خبری داخلی است که وزارت اطلاعات تهیه میکند، یا از سوی خود بسیجی ها/نیروی انتظامی. تصویری که از دستگیری نشان داده می شود ممکن است که با استانداردهای انسانی نخواند، ولی از نظر ایشان نشانه «رافت اسلامی» است که فقط با باتوم فرد دستگیر شده را میزنند و سراغ شیشه نوشابه نمیروند. لابد باید تشکر کرد از سردارانی که یکی یکی هم در حال بازنشسته شدن هستند. . ابزارهایی که دست بسیجیها و لباس شخصیها دیده میشود برای من جالب بود: تقریبا همهشان دوربینهای حرفهای حمل میکنند ( عکس هنری میخواستند بگیرند که با دوربینهای کامپکت عملی نبوده؟) به علاوه تقریبا همه مسلحند. یکیشان که از همه جالبتر است، یک تفنگ پینت بال دارد، لابد با خود آورده تا عناصر اغتشاش را علامت بگذارد. .حرف هایی که از دهانشان بر فیلم ثبت شده هم داستانی جالب است: هر چند سال یک بار رسم است که لباس شخصیها و حزب خداییها ، قاطی میکنند و شکیباییشان را از دست میدهند ، چون همه سوبسیدها و امتیازاتی که برای ایشان جهت ورود به این کوی و استفاده از امکاناتش برقرار شده ظاهرا جبران کمبودهای استعدادیشان را نمیکند. دوپینگ حکومت به ابعاد خجالت باری برای حقنه کردن «خودی» ها رسیده است، دو دهه بعد از پایان جنگ هنوز سهمیه رزمنده و بسیجی رسما اعمال میشود و همه اینها مازاد بر سفارشهایی ست که یکی دو صفر! از رتبه بعضیها بر میدارد تا بتوانند از این امکانات استفاده کنند. اما هم چنان بنا به اعتراف حکومتیها بیش از هفتاد درصد دانشجویان مخالفت علنی با حاکمیت دارند. ظاهرا در این امکانات نسبتا محقر کوی، حقارتی نهفته است که آتش حسد اینها را روشن نگه میدارد ، میانه فحش ها می توانید رد این حسادت را بیابید ، وقتی بر سر دانشجوی کتک خورده و بر زمین مانند تروریست انداخته شده فریاد میزند که «فکر کردی که چی، اومدی اینجا که چی». به نظر نمیرسد که بحث بر سر برخورداری یک گروه از جوانان از امکانات دولتی و محرومیت گروه دیگر باشد: حزب خداییها برای خودشان سهمیه دارند، ان هم تقریبا از همه جا. بودجه های سرسام آور سازمان های بسیج و رزمندگان و مساجد و سازمان تبلیغات اسلامی و ... بخشیاش خرج دوربینهای آخرین مدل و ابزار ضدشورش میشود. بیشتر ظاهرا شکایت از برخوردار بودن یک عدهای دیگر، علیرغم بی اعتقادیشان است. اعتراضشان را بخواهیم فروبکاهیم به یک اصل، میشود وفاداری به پیشانی قدرت. اینکه چرا یک عده علیرغم مخالفت با نهاد قدرت، «برخوردار»اند. دستور العمل و سخنرانی و بخش نامههای چند ماهه اخیر برای پاکسازی را هم باید نوعی دلجویی از این تفکر دانست. از لابلای بدوبیراه و تصاویر خشونت آمیز، میشود یک تئوری تمام قد سیاسی استخراج کرد. وفاداری محض به قدرت برای برخورداری، یا چیزی که زمانی نام سادهاش فاشیسم بود |
Dienstag, 23. Februar 2010
Abonnieren
Kommentare zum Post (Atom)
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen